خلاصه محتوا:
در این محتوا، محور اصلی عالم رحمت الهی معرفی میشود و بیان میشود که شاکلهٔ ذات حق، همان رحمت نامتناهی است. خداوند جهان را تدبیر و ربوبیت را بر اساس همین رحمت بنا کرده است. تمام موجودات، احکام، افعال و نظام خلقت، تجلی اسم «الرحمان» هستند؛ بدین معنا که رحمت به همهٔ مراتب هستی سرایت دارد و وجود، عین رحمت است. هرجا وجود دارد، نشانهٔ رحمت است و هرجا رحمت جریان دارد، وجودی متحقق شده است.
در ادامه، توضیح داده میشود که ربوبیت، فاعلیت، رزق، حیات، قبض و بسط، و هر عمل الهی، تجلی همان رحمت است. حتی احکام تشریع، اعم از جهاد یا قصاص، جلوهای از رحمت هستند؛ زیرا در ظاهر سخت ولی در باطن مانع ظلم و موجب هدایت و طهارت هستند. بدین ترتیب تمام احکام اسلام سهمی از رحمت الهی دارند.
سپس تبیین میشود که در نظام تکوین و تشریع، رحمت الهی به یکسان جریان دارد. آغاز خلقت، انشای عالم و دادن وجود به اشیاء، نخستین شکل ظهور رحمت الهی است. بنابراین رحمت با وجود مساوق است و درجات وجود همان درجات رحمتاند. همهٔ تعینات، ادراکات، ملکات، قوا و افعال موجودات، جنبهای از رحمت الهی را نشان میدهند.
در نظام تشریع نیز دین اسلام دین رحمت و مغفرت و توبه و عفو است. پیامبر اکرم (ص) مظهر رحمت للعالمین است و دین با خلق نیکوی او، با نرمخویی و مدارا گسترش یافت نه با شمشیر و قدرت. تمام فرمانهای الهی از احکام عبادی تا اجتماعی، جلوهٔ رحمت حق هستند؛ از مدارا با اسیر، کمک به فقیر، رعایت حقوق حیوانات، حفظ عزت انسانها، تا رعایت حجاب برای پاسداشت کرامت انسانی، بیانگر سیطرهٔ رحمتاند.
در پایان، تفسیر آیه و دعاهای رحمانیه مطرح میشود که رحمت الهی وسعت داده و همهٔ اشیاء را پر کرده است؛ زیرا اسماء الهی خود رحمتاند. هر اسمی تجلی رحمت است؛ علم، رزق، نور، اراده و قدرت، همه نمودهای رحمت الهیاند. در نگاه تمدنی به دین نیز باید «چهرهٔ رحمانی» غالب شود تا تمدن دینی شکل گیرد، زیرا مدارا و عطوفت، اساس تربیت و ارتباط اجتماعی و امامشناسی در منظر رحمانی است. حتی عذاب و سختگیری بر کافران در ظاهر قهر است اما در باطن برای تطهیر و بازگشت لطیف به رحمت است. بنابراین اساس کل خلقت، تشریع، و حتی جزای اخروی، بر محور رحمت الهی بنا شده و رحمت بر غضب سبقت دارد.
آغاز محتوا
- مقدمه:
رحمت اساس تمامیت خلقت است؛ ذات الهی سراسر رحمت است و رحمت الهی نامتناهی و بیپایان است. تمامیت ذات، رحمت است و شاکلهٔ حق، رحمت نامتناهی میباشد. حالِ حق، همان حالِ رحمت است و خداوند بر اساس شاکلهٔ خویش، یعنی این شاکلهٔ رحمت، عالم را میآفریند، تدبیر میکند و فاعلیت و ربوبیت دارد، تکمیل مخلوقات نیز بر همین شاکله صورت میگیرد.
همانگونه که «کلٌّ یعملُ علی شاکلته»، شاکلهٔ خداوند رحمت است، و او که أرحم الراحمین است، مطابق همین رحمت، عالم را انشا، ایجاد، تدبیر و تکمیل میکند، و تعلیم و تجرید میدهد. بر اساس رحمت نامتناهی ذات الهی، میبخشد؛ غفار است، تواب است، توبه پذیری بر اساس رحمت است؛ غفار بودن، تعلیم دادن، جبران کردن، ثواب دادن، و جزای وفا بر اساس رحمت الهی است.
- ربوبیت و فاعلیت الهی مبتنی بر رحمت:
خداوند بر اساس شاکلهٔ بینهایت کمال خویش، عالم را انشا، تدبیر، احیا، تکمیل و مدیریت میکند. «الحمدلله رب العالمین» پس ربوبیت هم بر اساس رحمت الهی است. ربّ العالمین بودنِ خداوند یعنی ربوبیت او بر محور رحمت است؛ فاعلیت خداوند بر اساس رحمت است؛ بر اساس رحمت رزق میدهد، حیات میبخشد، قبض و بسط دارد، و وجود بخشیدن او نیز تجلی رحمت الهی است.
- احکام اسلامی؛ تجلی رحمت در تشریع:
تمام احکام اسلام بر اساس شاکلهٔ حق تنظیم شدهاند. هر حکم الهی سهمی از رحمت حق دارد حتی حکم تشریعی و حکم جهاد و اعدام. زیرا حکم قتل کافر یا مشرک برای جلوگیری از قتل و ظلم دیگران است؛ ترحّم به دیگران و حتی به خودِ قاتل است، چون مانع ظلم بیشتر او میشود و خداوند با این حکم از ظلم او جلوگیری میکند تا پای او و دیگران به رحمت باز شود. این، خود نمونهای از رحمت الهی است. بنابراین تکمیل و هماهنگی در تشریع نیز بر اساس رحمت الهی است.
پس هم در تکوین و هم در تشریع، رحمت الهی فراگیر است؛ همهٔ احکام الهی بر اساس شاکلهٔ رحمت حق طراحی و تنظیم شدهاند. ربوبیت بر اساس رحمت است، احکام اسلام بر اساس رحمت است، و فعل الهی بر اساس شاکلهٔ حق است، و شاکلهٔ حق همان رحمت است.
- رحمت به عنوان منشأ وجود:
عالم با رحمت رحمانی ایجاد شد؛ حق به اشیاء وجود بخشید و وجود دادن به اشیاء خود رحمت است. نخستین رحمت، رحمت وجود است؛ همین که هستی بخشید، رحمت اعطا کرد. خداوند وسعت رحمانیت خود را با آفرینش عالم آشکار ساخت؛ دادن وجود به اشیاء نخستین کمال و نخستین رحمت است.
بنابراین کمال وجود همان رحمت وجود است و آغاز وجود، طلیعهٔ ظهور رحمت الهی است. ظهور رحمت، همان ظهور وجود است؛ رحمت عام الهی با وجود مساوی است. هر جا وجود است، رحمت جاری است؛ هر جا رحمت است، وجود متجلی است. درجات وجود، درجات رحمتاند؛ و بر اساس درجات رحمت، مراتب وجود شکل میگیرد. تمام نظام تکوین، تجلی اسم «الرحمان» و تجلی رحمت الهی است. هر شیء سهمی از رحمت اطلاقی حضرت حق دارد زیرا سهمی از وجود دارد.
بدینسان همهٔ موجودات، از اصول و فروع و ادراکات و ملکات و افعال و قوا و احوال، جنبهای از رحمت الهی دارند. در نظام تشریع نیز رحمت سریان دارد؛ احکام الهی بر اساس رحمت تنظیم شدهاند؛ اسلام دین رحمت و مغفرت و توبه و عفو است؛ و پیامبر اکرم (ص) رحمت للعالمین است. هر حکم تشریعی، تجلی رحمت الهی است.
- همسری رحمت در تکوین و تشریع:
رحمت تامّهٔ الهی در تکوین و در تشریع سریان و تطابق دارد. تکوین مظهر رحمت الهی است، و تشریع نیز چنین است. تمام نظام تکوین، رحمت است؛ و تمام نظام تشریع نیز تجلی رحمت الهی است آنجا که دست دزد بریده میشود یا قاتل اعدام میگردد، یا قصاص صورت میگیرد، جلوهای از رحمت الهی است.
عقل اول مظهر رحمانیت مطلقهٔ الهی است؛ عقل جزئی انسان نیز مظهر رحمت الهی است. آغاز خلقت، رحمت است؛ آغاز هر کار، رحمت است. وقتی میگوییم «بسم الله الرحمن الرحیم»، یعنی هر کاری را با اسم «رحمان» و «رحیم»، با رحمت آغاز کنیم و هر کاری که با رحمت آغاز شود، به مقصد میرسد.
- مظاهر رحمت در عالم آفاق و در اسماء:
ربوبیت و فاعلیت خداوند، همان بخشش رحمت به مخلوقات است. در عالم آفاق، معصومین مظاهر رحمت تامّه الهی هستند، و حتی شیاطین و (جنبهٔ قهر و جلال الهی) نیز در باطن جلالشان مظهر جمال و رحمت حق هستند. تمام نعمتهای خداوند مظاهر رحمت الهیاند؛ چنانکه آیه میفرماید: «فانظروا إلی آثار رحمت الله».
نگاه به آثار رحمت الهی یعنی مشاهدهٔ هر موجود به منزلهٔ اثر رحمت است. هرچه در عالم هست، آثار رحمت اند. با نظر به هر شیء، رحمت عام و خاص الهی را میتوان دید.
- نگاه تمدنی و تربیتی بر اساس رحمت:
نگاه تمدنی به دین، ناظر به احکام اجتماعی است، و شکل گیری چنین نگاه تمدنی، با غلبهٔ وجه رحمانی دین ممکن است. اگر چهرهٔ رحمانی دین غالب شود، تمدن دینی شکل میگیرد. در تعلیم و تربیت، نگاه رحمانی باید برتر باشد؛ در ارتباط با امامان، حب و محبت اصل است، زیرا امامان رؤوف و عطوف اند، و این عطوفت از نگاه رحمانی سرچشمه دارد.
حبّ به حق در هر موجودی جاری است و همان جریان رحمت الهی است. هر شیء به ذات خود و به حق، محبت دارد و این محبت بر اساس سریان رحمت است.
- رحمت در احکام عبادی و حیوانات:
ذبح حیوانات حلال گوشت با شرایط خاص، تجلی رحمت الهی است. در هنگام ذبح، باید رو به قبله باشد تا روح حیوان به مسیر توحید و رحمت داخل شود؛ باید کارد تیز باشد تا حیوان کمتر رنج کشد؛ باید به حیوان آب دهند تا تشنه از دنیا نرود؛ و گفتن «بسم الله» هنگام ذبح یعنی این فعل در مسیر رحمت شکل گیرد. همهٔ اینها بر اساس رحمت الهی است.
در دعای کمیل آمده است: «اللهم انی أسألک برحمتک التی وسعت کلّ شیء»؛ رحمت الهی همهٔ اشیاء را پر کرده است. و در جای دیگر گفته میشود: «اللهم انی أسألک بأسمائک الحسنی التی ملأت أرکان کلّ شیء»؛ پس اسماء الهی همان رحمتاند که در ارکان موجودات سریان دارند.
- تجلی اسماء الهی؛ وحدت رحمت و اسماء:
اسماء الله تجلی رحمت الهیاند و همهٔ اشیاء را پر کردهاند. اعطای اسماء به اشیاء یعنی اعطای رحمت؛ هر اسمی ظهور رحمت است. وقتی خداوند علم میدهد، رزق میدهد، نور، بینایی، شنوایی، بویایی، اراده و قدرت میدهد، همه تجلی رحمت اوست. حتی اعطای بدن مناسب روح، رحمت است. پس همهٔ اسماء، رحمتاند؛ و با تجلی اسماء، رحمت الهی همهجانبه به اشیاء عنایت شده است.
توجه به بیماران ، کتک نزدن اسیر ، توجه به حیوانات تیمار کردن حیوانات و آب و غذا دادن به آنها بر اساس اصل رحمت الهی هست ، همچنین احترام به انسان ها و حفط کرامت انسان ها ، عزت آنان و تحقیر نکردن دیگران بر اساس اصل رحمت الهی هست که اصل: ارحم ، ترحم بیانگر ترحم به همه مخلوقات می باشد.
- قابل توجه هست که :
رعایت اصل حجاب برای حفظ عزت و کرامت انسانی است و حفظ عزت ، حرمت و کرامت هر انسانی بر اساس رحمت الهی هست.
تجلی هر اسمی ظهور رحمت الهی است. وقتی خداوند به موجودات علم و رزق، نور، بینایی ، شنوایی و بویایی، اراده و قدرت و بدن مناسب روح میدهد در واقع رحمت به آنان عطا کرده است. پس هر اسمی ظهور رحمت الهی هست و تمام اسماء الله رحمت الهی هستند و خداوند با دادن اسماء الله به اشیاء رحمت همه جانبه را عایت کرده است.
- رحمت، عامل گسترش اسلام و تمدن دینی:
اسلام با رحمت فراگیر شد نه با شمشیر، نه با قدرت، نه حتی با اعجاز یا جهاد، بلکه با خلق نیکوی پیامبر و مکارم اخلاقی او. پیامبر با نرم خویی و مدارا، دین را گسترده کرد و انسانها را جذب اسلام نمود. پس شکل گیری تمدن دینی تنها با نگاه رحمانی ممکن است؛ مدارا با هر انسان بر اساس رحمت است؛ بخشش گناهان در قیامت نیز بر اساس رحمت الهی و تخفیف عذاب خطاکاران به سبب اسم «رحیم» است.
در روایت آمده است: «سبقت رحمتی غضبی»؛ رحمت من بر غضب من سبقت دارد. حتی سختگیری اسلام بر کفار، که «اشدّ علی الکفار رحماء بینهم» آمده، مبتنی بر رحمت است؛ زیرا سختی در برابر آنان تنها زمانی است که بر اسلام تعرض کنند و صف آرایی نمایند، و این شدت برای تطهیر آنان است، یعنی القای قهرِ ظاهری جهت طهارت درونی، که خود مبتنی بر رحمت است. حتی عذاب کافران در قیامت بر اساس طهارت و بازگشت به رحمت است.
- پایان :
بنابراین اساس خلقت، تشریع، و نظام هستی، بر محور رحمت الهی بنا شده است. رحمت عمومیت دارد و در همهٔ اسماء، افعال، احکام و موجودات سریان یافته است.