خلاصهٔ محتوا:
در این محتوا به بررسی ارتباط بین عالم ماده (مُلک) و عالم ملکوت پرداخته و چگونگی توجه و نظر ارواح ملکوتی به موجودات ملکی و بالعکس توضیح داده می شود. در آغاز، بر پایه مبانی حکمت و عرفان اسلامی تصریح میشود که بین عوالم وجودی، پیوستگی وجودی و عدم جدایی برقرار است؛ عوالم جلوههای یک حقیقت واحدند و ارتباط میان آنها، نوعی «افاضه و استفاضه» است؛ یعنی ملکوتیان برای تکمیل و فیضرسانی به عالم ملک، و موجودات ملکی برای تکامل خود، از آنها بهره بر میشوند.
سپس دلایل بیتوجهی یا کم توجهی ارواح ملکوتی به عالم ماده در نه بند توضیح داده می شود:
۱. گرفتاری آنان به حجابها و ملکات ناپاک یا عذابهای برزخی؛
۲. نقصان رتبه وجودی؛
۳. عظمت وجودی و شأن بالا که مانع توجه به مادون میشود؛
۴. توجه به مراتب بالاتر عالم الهی؛
۵. اشتغال شدید به دریافت نور از عوالم عالیتر؛
۶. نداشتن اذن و اجازه نظر از جانب حق؛
۷. فقدان سنخیت میان ارواح ملکوتی و نفوس مادی آلوده؛
۸. عدم پاسخ از سوی انسان (تبادل توجه)؛
۹. ناتوانی در بهرهمندی یا جبران نقص وجودی از جانب انسانها.
در بخش بعد، راههای جلب توجه و نظر ارواح ملکوتی از سوی انسان بیان میشود:
۱. شریک کردن آنها در عبادات مستحب و اهدای ثواب اعمال به ایشان؛
۲. انجام عباداتی به صورت اختصاصی به قصد آنها؛
۳. شناخت تعلقات و علایق ارواح ملکوتی و عمل کردن مطابق آنها؛
۴. نذر عبادات برای ایشان؛
۵. استمرار عبادتی خاص با خلوص نیت برای جلب توجهشان؛
۶. تمرکز بر صورت مثالی و تصویری ایشان در خیال برای ایجاد ارتباط مثالی و احضار روحانی.
در ادامه، انواع ارتباط ملکوتیان با عالم ماده تبیین میشود. برخی ارواح به سبب پاکی و احاطه وجودی، به راحتی ارتباط برقرار میکنند، ولی برخی به علت غلبه اسماء جلالی و شدت تجرد، میل کمتری دارند. کسانی که مظهر اسماء جمالیاند، تمایل بیشتر به ارتباط دارند. گروهی نیز به جهت رفع نقص وجودی، دریافت مأموریت از حق، یا احساس فقر ذاتی، به عالم ماده متوجه میشوند.
در پایان، توضیح داده میشود که اختلاف این روابط ناشی از تفاوت در شاکله، ملکات و میزان تطهیر خیال، عقل و قلب هر روح است. مسیر سیر و ارتباط نیز از نفس خیال آغاز میشود و به تدریج در مراتب معقول و سپس ذات اشیاء ادامه مییابد؛ یعنی:
تطهیر خیال → سیر در صور مثالی،
تطهیر عقل → سیر در معانی و معقولات،
تطهیر قلب → سیر در ذات و عالم الهی.
این مراتب سلوک منتهی به ارتباط عمیق ملک و ملکوت میشود.
آغاز محتوا
- ارتباط میان عالم ملک و ملکوت:
در این محتوا بررسی می شود که آیا میان عالم مُلک (عالم ماده) و عالم ملکوت ارتباطی وجود دارد یا خیر، و اگر این ارتباط برقرار است، این ارتباط به چه نحو و با چه ساختاری است و چرا برخی از ارواح ملکوتی به مراتب پایین تر از خود نظر و توجه ندارند، در حالی که برخی دیگر از آنان چنین توجهی را دارا هستند. همچنین بررسی میکنیم که ارواح و نفوس انسانی چگونه میتوانند جلب نظر و توجه ارواح ملکوتی را به خود ایجاد نمایند.
بر اساس مبانی حکمت و عرفان اسلامی، میان عوالم وجودی، پیوستگی و ارتباط وجودی برقرار است؛ این عوالم از هم جدایی پذیر نیستند و تفکیک ذاتی میان آنها وجود ندارد. عالم ملک و عالم ملکوت جلوههای گوناگون یک حقیقت واحد و مراتب وجودی یک حقیقت بسیط اند. بدین معنا، ارتباط میان این عوالم، در حقیقت، ارتباط میان تجلیات یک وجود مطلق است. این ارتباط وجودی گاه به شکل ارادی و گاه به شکل غیر ارادی تحقق مییابد.
روابط میان عوالم به صورت افاضه و استفاضه است؛ یعنی موجودات کاملتر، فیض میبخشند و موجودات فروتر از آنها استفاده میکنند. به تعبیر دیگر، ارواح و موجودات ملکوتی که در مراتب بالاترند، واسطهی فیض و نور برای موجودات عالم ماده میشوند و نفوس انسانی و مادیات از آنها بهره مند میگردند.
- علل عدم توجه ارواح ملکوتی به عالم ماده :
۱. گرفتاری در حجابها و ملکات ناپاک:
برخی از ارواح ملکوتی به سبب آلودگی به ملکات پست، گناهان، تعلقات یا عذابهای برزخی، از توجه و نظر به عالم پایینتر محروماند. چنین ارواحی، مانند کافران، مشرکان، منافقان و حتی مؤمنان محجوب، به دلیل گرفتار بودن در حجابهای درونی خود، توان مشاهده و نظر به عوالم پایینتر را ندارند.
۲. تنزل رتبه وجودی:
گاهی ارواح ملکوتی به دلیل نزول مرتبهی وجودی خود، هرچند در عالم ملکوتاند، به مقامات رفیع نرسیده و از قدرت نظر به موجودات مادون محروماند.
۳. عظمت و رفعت وجودی:
در مواردی نیز علت بیتوجهی، عظمت و شأن بالای وجودی آنهاست؛ چراکه «عالی به سافِل نظر نمیکند»، یعنی موجود متعالی نظر به موجود پست نمیافکند.
۴. جهت گیری به عوالم بالاتر:
برخی از ارواح ملکوتی، نور و توجه خویش را از مراتب الهی بالاتر میگیرند و در نتیجه، نیازی به توجه به عالم ماده در خود احساس نمیکنند.
۵. اشتغال به دریافت نور الهی:
به سبب شدت تمرکز در دریافت فیض از عالم الهی، آنها متوجه عالم مادون نیستند و دید خود را متوجه عوالم بالاتر مینمایند.
۶. نداشتن اذن و اجازهی الهی:
در مواردی نیز عدم توجه ناشی از نبود اذن است؛ یعنی آن روح ملکوتی مأذون به نظر و توجه به عالم پایین تر نیست، لذا به رغم توان، چنین ارتباطی برقرار نمیکند.
۷. فقدان سنخیت میان روح ملکوتی و روح انسانی:
در مواردی که روح ملکوتی در انسانِ آمیخته به گناه و تعلقات دنیوی، سنخیتی نمیبیند، بر پایهی نبود مشابهت و مناسبت، نظر و توجه صورت نمیپذیرد. هرچه انسان از آلودگی پاک تر باشد، میزان توجه ارواح ملکوتی به او بیشتر است.
۸. رفتار متقابل توجه:
از آنجا که توجه میان دو عالم تأثیر متقابل دارد، اگر انسان نظر و توجهی به ارواح ملکوتی نکند، آنها نیز او را لحاظ نمیکنند.
۹. فقدان استعداد ارتباطی در انسان:
در مواردی که ارواح ملکوتی میل به ارتباط دارند ولی نفس انسانی قابلیت تکمیل و جبران خلأ وجودی آنها را ندارد، آن ارتباط محقق نمیگردد.
- شیوههای جلب توجه ارواح ملکوتی از جانب انسان:
۱. شریک ساختن در عبادات مستحب:
اگر انسان ارواح ملکوتی را در ثواب اعمال مستحب خود شریک کند، این محبت و توجه متقابل سبب میشود که ایشان نیز به انسان توجه نمایند.
۲. انجام عبادت اختصاصی به قصد آنها:
یعنی عبادتی را منحصراً به نیت و قصد بهرهمندی آنها انجام دهد؛ در این حالت، توجه از سوی ملکوتیان قویتر خواهد بود.
۳. شناخت علایق و شاکله ارواح ملکوتی:
هر روح ملکوتی تعلقات و علایقی دارد. اگر انسان با شناخت این علایق عبادتی را مطابق آن انجام دهد، روح ملکوتی به سبب همان مشابهت و همسویی، زودتر متوجه او میگردد.
۴. نذر عبادات به نیابت از آنها:
نذر کردن برای ارواح ملکوتی، راهی دیگر برای جلب توجه آنان است؛ زیرا نوعی ارتباط عهدی میان انسان و آن روح شکل میگیرد.
۵. استمرار عبادت با خلوص کامل:
اگر عبادتی پیوسته و با نیت خالص انجام شود، هرچه استمرار و اخلاص بیشتری داشته باشد، نظر و توجه ارواح ملکوتی نیز قویتر میگردد.
۶. تمرکز بر صورت مثالی ارواح ملکوتی:
با تصور سیمای مثالی آن ارواح در خیال و تمرکز بر آن، نوعی ارتباط مثالی شکل میگیرد که به «توجه مثالی» و «احضار روح در مرتبهی مثال» مشهور است. این تمرکز خیال، سبب میشود روح ملکوتی به همان تصویر تمثل یافته و از طریق آن، توجهش را به صاحب تصویر معطوف نماید.
- اقسام ارتباط ارواح ملکوتی با عالم ماده :
برخی از ارواح ملکوتی به سبب احاطهی وجودی و پاکی، آسانتر با عالم ملک ارتباط برقرار میکنند، درحالی که گروهی دیگر به سبب غلبهی اسماء جلالی و تجرد شدید، کمتر میل به ارتباط دارند. ارواحی که مظهر اسماء جمالی خداوندند، تمایل بیشتری به ارتباط با مادیان دارند.
گروهی از ارواح نیز برای رفع نقص وجودی و تکمیل سیر کمالی خود به عالم ماده متوجه میشوند. دستهای دیگر مأموریت و اذن الهی برای ارتباط دارند و از همین طریق با عالم پایین پیوند برقرار میکنند. برخی نیز با درک فقر ذاتی خویش، در پی دریافت فیض از مرتبهی ملک میآیند.
تفاوت در ملکات روحی، شاکلههای وجودی، تعلقات و میزان تطهیر خیال و قلب، سبب تفاوت در نوع ارتباط آنها با عالم ماده میشود.
- مراتب سیر و ارتباط در عوالم وجود :
سیر در عالم ملک ممکن است از طریق طیّ الارض یا طیّ الی السّماء باشد، اما سیر در عالم ملکوت از قوهی خیال و مرتبهی صُور مثالی آغاز میشود. تطهیر خیال مقدمهی آغاز این سیر است و انسان از طریق تمرکز و پاکی خیال، وارد میدان سیر مثالی میشود.
سپس با تطهیر عقل، سیر در معقولات و معانی شکل میگیرد؛ یعنی سیر در حقایق عقلانی. در مرتبهی سوم، با تطهیر قلب، سیر در ذات اشیاء و عالم الهی تحقق مییابد. در این سه مرتبه، ارتباط میان مُلک و ملکوت تدریجاً عمیق و وجودی میشود تا نهایتاً به شهود تام حقیقت بینجامد.