خلاصه محتوا:
محتوا دربارهی ماهیت «حرکت جوهری» و نقش آن به عنوان واسطهی خلقت تدریجی در عالم ماده است. توضیح داده می شود که حرکت جوهری پیوند درونی بین عالم ملک و عالم ملکوت را برقرار میکند و واسطهی فیض الهی در عالم مادی است. در این نظام، اشیاء مادی به صورت تدریجی و آرام به فعلیت میرسند؛ یعنی استعدادهای درونی آنها به مرور آشکار میشود. این حرکت تدریجی، ظهور اسمای جلال و جمال الهی را در عالم ماده نشان میدهد، زیرا هر دگرگونی درون ماده، تجلی یکی از صفات الهی است.
در این گفتار، حرکت جوهری به عنوان مسیر استکمالی اشیاء معرفی میشود که در هر لحظه هم خلع و هم لبس جدیدی را تجربه میکنند؛ یعنی از تعیّنات پیشین آزاد میشوند (تجلیات جلالی) و تعیّنات جدید را میپوشند (تجلیات جمالی). بدین ترتیب، عالم ماده در مسیر لطیف شدن، نورانیشدن و تجردیافتن قرار دارد.
گوینده حرکت جوهری را مجرای تجلی اسماء مختلف الهی مانند حکیم، رحیم، لطیف، مصوّر، محیط، مقدّر، منشی و خالق میداند. هر یک از این اسماء در مرتبه خاصی از حرکت ظهور مییابند؛ مثلاً تجلی اسم رحیم در تکمیل موجودات، لطیف در تطهیر و تجرد ماده، و حکیم در هدایت اشیاء به کمال نهایی است.
در پایان، تأکید میشود که حرکت جوهری اساس ارتباط وجودی میان ملک و ملکوت است و از طریق آن، اسماء الهی در عالم ماده تنزل مییابند و موجب فعلیت یافتن استعدادها و رسیدن اشیاء به کمال قاعد و غایت خود میشوند. بدین ترتیب، حرکت جوهری نه تنها بیانگر سیر درونی اشیاء، بلکه تجلی مداوم فیض و توحید الهی در سراسر هستی است.
آغاز محتوا:
- مقدمه :
حرکت جوهری واسطهی بین عالم محسوس و عوالم ملکوتی و روحانی است و نقش بنیادینی در ایجاد پیوند میان ملک و ملکوت دارد.
- معنای حرکت جوهری و ارتباط آن با خلقت تدریجی:
حرکت جوهری واسطهی اتصال میان عالم ملک و عالم ملکوت است. این معنا در جزئیات هر بحث فلسفی دربارهی حرکت جوهری حضور دارد. هر شیء در مسیر حرکت خود، به سوی غایت و هدفی که برای آن تعیین شده، حرکت میکند و این رسیدن به هدف، تجلی اسم حکیم الهی است؛ زیرا حکمت الهی در هدایت تدریجی موجودات به کمالشان ظهور دارد.
عالی ترین نگاه به حرکت جوهری، نگاه اسمایی و توحیدی است. انسان باید در سراسر مظاهر حرکت، دخالت اسماء الهی را مشاهده کند. در حرکت جوهری، ردپای اسماء جلال و جمال در همهی مراحل پیداست. خلقت تدریجی بر همین اساس معنا مییابد؛ یعنی حرکت جوهری حرکتی تدریجی و استکمالی است که موجب فعلیت یافتن استعدادهای نهفته در ماده میشود.
- تدریجی بودن حرکت و ظهور استعدادها:
حرکت جوهری حرکت تدریجی و آرامی است. در این حرکت، جسم مادی به تدریج به فعلیت میرسد و استعدادهای نهفته اش آرامآرام ظاهر میشود. آرامش در ظاهرشدن استعدادها همان فرایند فعلیت یافتن تدریجی آنهاست. از همین رو، حرکت جوهری تجلی اسم مُطمَئِن الهی است، زیرا در عالم ماده آرامش و طمأنینه در ظهور استعدادها مشاهده میشود.
در این حرکت، هر اشتداد و تغییر، بیانگر تجلی یکی از اسماء فعلیه الهی است. عالم ماده از مجرای حرکت جوهری، پذیرای ظهور این اسماء است، و این خود سرّی توحیدی دارد؛ زیرا خداوند از طریق حرکت جوهری در عالم ماده اسماء خود را انشاء میکند و به ظهور میرساند.
- حرکت جوهری به مثابه واسطهی فیض:
حرکت جوهری واسطهی فیض الهی است و واسطهی خلقت عالم ماده شمرده میشود. در هر مرحله از حرکت، موجود مادی در حال تجلی یکی از اسماء الهی است. به همین سبب، احوال و مراحل حرکت، در واقع احوال و تجلیات اسماء الهیاند.
در هر لحظه از حرکت جوهری، اسماء جلال و جمال دم به دم تجلی میکنند. در تجلیات جلالی، موجود از تعینات پیشین خود خلع میشود و در تجلیات جمالی، تعینات جدید میپوشد. این «خلع» و «لبس» متوالی، بیانگر حرکت از نقص به کمال است؛ یعنی موجود، تعین قبلیاش را از دست میدهد تا تعین کاملتری بیابد.
در بعد تعینات، خلع لُبس جلال و جمال معنا پیدا میکند؛ خداوند با اسماء جلالی، موجود مادی را از تعینات پیشین جدا میسازد و با اسماء جمالی، او را در تعین جدیدی قرار میدهد. به همین دلیل، خلع و لبس مکرر در حرکت جوهری مشاهده میشود و موجب رشد و لطافت موجود میگردد.
کم شدن تعینات هر شیء، جلوهای از جمال الهی است؛ لطیف تر شدن مادیات، تجلی جمال است؛ و مجرد شدن ماده، تجلی جلال الهی محسوب میشود. هر اندازه اعتدال با حرکت جوهری بیشتر شود شیء رو به سمت جلال الهی حرکت می کند. اشیاء در حرکت جوهری تطهیر می شود از لحاظ زوائد و اعراض و برای تطهیر شدن اسم جلال باید تجلی کند. به همین جهت آتش جهنم تجلی جلال الهی است، در نتیجه طهارت از تجلی اسماء جلالی الهی هست. حرکت جوهری عالم مُلک تطهیر کننده مادیات از ماده و اعراض می باشد. هر اندازه در حرکت جوهری لطافت بیشتری ظاهر شود و شیء لطیف تر شود مظهر اسم لطیف الهی می شود . هرقدر لطافت بیشتری ایجاد شود شیء جامعیت پیدا می کند و در این صورت زمینه تجلی الوهیت با حرکت جوهری پیدا می شود. قابل توجه هست که دریافت فیض تدریجی از مسیر حرکت جوهری صبر تکوینی می خواهد و اشیاء مظهر اسم صبور الهی هستند که فیض را تدریجاً می گیرند. دریافت تدریجی فیض در مادیات آرامش عالم ماده را نمایان می کند.
عالم ماده صادقانه فقر ذاتی خود را با حرکت جوهری نشان می دهد و اگر فقر ذاتی نداشت حرکت نمی کرد، حرکت برای رفع فقر ذاتی است در نتیجه حرکت جوهری تجلی اسم صادق الهی را در مادیات نشان می دهد.
رابطه های ایجادی در حرکت جوهری :
رابطه های ایجادی در حرکت جوهری ظاهر می شود که رابطه های ایجادی یعنی همان انشائی، رابطه های ایجادی و وجودی در حرکت جوهری آشکار و نمودار می شود و اصل حرکت جوهری حرکت در وجود است و به طبع حرکت در وجود حرکت در ماهیت نیز وجود دارد زیرا ماهیت وجود در خارج به شخص واحد تحقق دارند و وحدت وجودی دارند و ماهیت را از وجود نمی توان جدا کرد. پس حرکت در وجود عین حرکت در ماهیت می باشد و اشتداد در وجود عین اشتداد در ماهیت است.
حرکت جوهری حرکت وجودی است یعنی هر شیء سیر در وجود خود می کند و سیر در ذات خود می کند و سیر دادن هر شیء فاعلیت و ربوبیت حق است با اسم معطی پس اسم معطی در حرکت جوهری نمودار می شود. او هر شیء را در درون خود سیر انفسی می دهد.
- تجلی اسماء در مراتب حرکت جوهری:
در وجود هر شیء، سیر حرکتی درونی آن جلوهی اسم مُجری و مُبقی الهی است. اسم مُحیی در حرکت جوهری نمود پیدا میکند، زیرا هر شیء در درون خود، سیر انفسی را از قوه به فعلیت طی میکند.
اسم جواد الهی در حرکت جوهری آشکار است، چراکه خداوند دمبهدم به مادیات فیض جسمی و علمی عطا میکند و روح را بر جسم افاضه مینماید.
حرکت جوهری دارای دو مرحله انشاء است: انشاء درونی و انشاء بیرونی.
در مرحلهی درونی، تشکیل صور خیالی و عقلانی از مجرای حرکت جوهری صورت میگیرد که تجلی اسم منشی است، و در مرحلهی بیرونی، فعلیت یافتن صورتهای جسمانی که تجلی اسم خالق محسوب میشود.
بنابراین، در حرکت جوهری، تجلی درونی با اسم منشی و تجلی بیرونی با اسم خالق الهی تحقق مییابد.
تشکیل و تکمیل جسمها، تجلی اسم رحیم الهی است، زیرا خداوند از سر رحمت، موجودات را به کمال میرساند. اشیاء مادی دمبهدم از اسم لطیف الهی بهره میگیرند، چراکه لطافت و تجرد، موجب نورانیت و قابلیت اتصال آنها به عوالم بالاتر است.
- اعتدال و لطافت در عالم ماده:
با حرکت جوهری، تعینات مادی کمتر میشود، اعراض اشیاء کاهش مییابد و در نهایت، جرمیت و ثقل عالم ماده کم میگردد. این فرایند، تجلی اسم لطیف الهی است که موجب لطیف شدن و نورانیشدن مادیات میگردد.
همچنین، اسم مُصوّر در حرکت جوهری تجلی دارد، زیرا از طریق آن، اعتدال اولیه در ساختار ماده برقرار میشود و ماده زمینهی پذیرش صور عالیتر را پیدا میکند.
اسم محیط در حرکت جوهری اصل احاطهی الهی را نشان میدهد. اگر اسم محیط حاکم نباشد، مواد مادی به فعلیت نخواهند رسید. پس، حرکت جوهری نمود سنت احاطهی الهی و اصل توحید است؛ زیرا موجودات بدون حقِ مطلق به کمال نخواهند رسید.
- حرکت جوهری به عنوان اصل توحید و احیای هستی:
در حرکت جوهری، اعطای کمالات مادی و معنوی در حقیقت نوعی احیا و تجلی اسم مُحیی الهی است. هر فیضی که از عالم غیب به عالم ماده میرسد، تجلی فعلیهی اسماء الهی است و موجب اعتدال و لطافت در مادیات میشود.
اسم مصوّر بسترساز اسم لطیف است؛ یعنی ماده ابتدا باید به صورت متعادل درآید تا بتواند لطافت و نورانیت الهی را دریافت کند. اشیاء تنها زمانی میتوانند جذب روح و تجرد پیدا کنند که لطیف شوند.
بنابراین، اسم لطیف الهی در حرکت جوهری آشکار است، زیرا در بستر صورجسمی زمینهی استعدادسازی برای ارتقای وجودی فراهم میگردد. از همین راه، فیض جسمی و معنوی دم به دم به ماده و نفس تعلقدار به ماده افاضه میشود.
حرکت جوهری واسطهی فیض الهی است، و تنزل اسماء الهی در عالم ماده از طریق همین حرکت انجام میگیرد. استعداد آفریدهشده در اشیاء مادی اساس حرکت جوهری است و محور آن را تشکیل میدهد. اگر اشیاء فاقد استعداد باشند، حرکت جوهری بیمعنا خواهد بود.
- محوریت استعداد و تجلی اسم حکیم:
از لوازم تحقق حرکت جوهری، استعدادآفرینی در اشیاء است. این استعدادها بر اساس اسم حکیم الهی ایجاد میشوند، زیرا خداوند موجودات را با حکمت به سوی هدف و غایتشان میبرد.
مرحلهای بودن حرکت جوهری نیز تجلی اسم مقدّر الهی است، زیرا هر مرحله، اندازه و حد معینی دارد و فرا رفتن از هر مرتبه تنها بر اساس تقدیر الهی انجام میشود.
نگرش اسمایی به موضوع حرکت جوهری، عالیترین و عمیقترین نگاه معرفتی است. از طریق این نگرش، رابطههای بین عالم ملک و ملکوت بهدرستی آشکار میشود. هر موجود مادی، جنبههای وجودی متعددی دارد که با اسماء الهی در ارتباطاند، و این ارتباط از طریق حرکت جوهری صورت میپذیرد.
حرکت جوهری، تجلی پیوستهی فیض الهی در عالم ماده است.
