آثار حکمی استاد مهدی خدابنده

  • سایر
  • تشکیکی بودن وجود و قرار گرفتن مرتبه پایین‌تر در اختیار مرتبه بالاتر

تشکیکی بودن وجود و قرار گرفتن مرتبه پایین‌تر در اختیار مرتبه بالاتر

محور اساسی این بحث بر پایهٔ «تشکیک در وجود» است؛ اصلی فلسفی که به ‌ویژه در حکمت صدرایی بر آن تأکید شده است. مطابق این قاعده، وجود دارای مراتب است و همهٔ موجودات در یک حقیقت مشترک‌اند، اما در شدت و ضعف و کمال و نقص تفاوت دارند. عالی‌ترین مرتبهٔ وجود، ذات اقدس الهی است و پایین‌ترین مرتبه، عالم ماده و جماد. از این جهت، سلسلهٔ هستی به‌ صورت طولی مرتب شده و هر مرتبهٔ پایین ‌تر در خدمت و تسخیر مرتبهٔ بالاتر قرار دارد. 

در عالم ماده، جمادات به‌خدمت نبات درمی‌آیند؛ گیاهان از خاک و آب و آتش و هوا بهره می‌گیرند تا نموّ یابند و به ثمر رسند. گیاهان نیز در خدمت حیوانات قرار می‌گیرند و حیوانات از گیاهان تغذیه می‌کنند. سپس هر دو، در خدمت انسان‌اند، زیرا انسان مرتبهٔ بالاتری از ادراک و وجود را داراست. بدین ترتیب، انسان در وجود تشکیکی، عالی‌ترین مرتبهٔ مخلوقات است و دیگر مراتب دانی فانی در او و فدای او می‌شوند. 

در عین حال، انسان نیز در برابر مرتبهٔ عالی‌تر خویش، یعنی «انسان کامل»، باید فانی گردد. همهٔ انسان‌ها از جهت مرتبهٔ وجودی، نسبت به انسان کامل، دانی‌اند، و نبی و امام به عنوان مظاهر تامّهٔ الهی، مرتبهٔ اعلی هستند که بقا و هدایت هستی به واسطهٔ ایشان استمرار می‌یابد. حتی شهادت امامان و انبیا در این چارچوب تفسیر می‌شود؛ آنان فدای حق می‌شوند تا دین و حق باقی بماند. 

این سنت در مراتب اسماء و صفات الهی نیز جاری است: اسماء فعلیه فانی در صفات می‌شوند، صفات در اسماء ذاتی و همهٔ این‌ها فانی در ذات حق‌اند. در نتیجه، همهٔ عوالم در مسیر فناء به مبدأ اعلی‌اند و تمام موجودات از فقر ذاتی خود به کمال مطلق میل می‌کنند. 

در قوس نزول، هر مرتبهٔ عالی در تکمیل مرتبهٔ دانی نقش دارد و در قوس صعود، هر دانی در راه رسیدن به عالی فدا و فانی می‌شود. این حرکت کلی نظام خلقت، همان «حرکت حبی» است؛ حرکتی از سر عشق و فقر ذاتی مخلوقات به سوی مبدأ غنی مطلق. 

آغاز محتوا:

  • تشکیکی بودن وجود و مراتب آن:

آیا مرتبهٔ دانی فدای عالی می‌شود یا دانی فانی در عالی است؟ بر اساس قاعدهٔ تشکیک وجودیِ صدرایی، که قاعده‌ای خاص و بنیادین در حکمت متعالیه است، بیان می‌شود که وجود دارای مراتب و درجات گوناگون است؛ از عالی‌ترین مراتب تا متوسط و تا نازل ‌ترین مرتبه. 

عالم ماده مرتبهٔ دانی و نازلِ وجود است. واژهٔ «دنیا» نیز از «اَدنی» گرفته شده و به معنای نازل ‌ترین مرتبهٔ وجود است. عالم مثال(عالم برزخ) مرتبهٔ متوسط، و عالم عقل مرتبهٔ عالیِ وجود است، و حضرت حق تعالی، اَعلی مراتب وجود را تشکیل می‌دهد. بدین ترتیب، وجود حقیقتی تشکیکی است که مراتب مختلفی از شدت تا ضعف، از تجرد تا مادیت را دربر دارد.  وجود اعلی یعنی حضرت حق از هر وجودی بالاتر و با فضیلت تر هست و در واقع او فضیلت تمام هستی را دارا  هست، تمام خوبی ها و کمالات در حد اطلاق و نامتناهی و در حد جامعیت در ذات الهی وجود دارد. مرتبه عقل بسیار وسعت و جامعیت دارد نسبت به مجرد برزخی و مجرد برزخی نسبت به موجود مادی برتر می باشد.

  • نسبت دانی و عالی در مراتب وجود:

بر پایهٔ همین معنا از تشکیک، باید گفت هر دانی فدای عالی و هر مقیّد فدای مطلق می‌شود. مقید در خدمت مطلق است، نازل در تسخیر عالی است، و دانی تابع و فانی در مرتبهٔ برتر از خود است. 

به عنوان مثال، جماد فدای نبات می‌شود. تمامی عناصر مادی؛ اعم از خاک، آب، هوا و آتش، در اختیار گیاه قرار می‌گیرند تا حیات گیاهی تحقق یابد. این عناصر در خدمت تبدیل شدن به انواع سبزیجات، سیفی‌جات، حبوبات و گیاهان مختلف قرار دارند. 

همهٔ ساختار مادی عالم در خدمت گیاه است تا جهان نباتی به وجود آید، و انسان از این عالم بهره ببرد. در واقع، کل جمادات در خدمت انسان هستند، زیرا آنچه گیاه فراهم می‌کند حبوبات، سبزیجات، میوه‌ها، مواد خوراکی و دارویی همه در نهایت در مسیر استفادهٔ انسانی قرار می‌گیرند. 

  • فدای مرتبهٔ بالاتر؛ از جماد تا انسان کامل:

گیاهان در خدمت حیوانات‌اند، حیوانات از گیاه تغذیه می‌کنند و در عین حال از آب، هوا، نور و حرارت نیز بهره می‌برند. به همین ترتیب، هر یک از مراتب پایین ‌تر، در تسخیر مرتبهٔ بالاتر قرار دارد. 

  • مقایسه مرتبه گیاهان و حیوانات و انسانها:

جماد فدای گیاهان می شود و گیاهان فدای حیوان می شود و حیوان فدای انسان می شود. تمام اقسام حیوانات اهلی و وحشی، حلال گوشت و حرام گوشت، حیوانات دریایی، هوایی و خشکی در تسخیر انسان قرار می گیرد. حیوانات اهلی و وحشی هردو یا از طریق غذایی یا از طریق دارویی در اختیار انسان قرار می گیرند.  بنابراین گیاهان دانی و حیوانات عالی ، حیوانات دانی و انسان ها عالی هستند.

کامل ‌ترین جماد به نازل ‌ترین گیاه نمی‌رسد، و کامل ‌ترین گیاه نیز از رسیدن به پایین ‌ترین مرتبهٔ حیوانی عاجز است. همچنین، کامل‌ترین حیوان به نازل ‌ترین انسان که ممکن است انسان جاهل یا مجنون باشد، نمی‌رسد. 

از این‌رو، همهٔ انسان‌ها نسبت به انسان کامل باید فدای او شوند؛ یعنی نبی و امام، که مظهر کامل انسانیت و تجلّی تامّ حق‌اند. آنها مرتبهٔ عالی‌اند و سایر انسان‌ها در مقایسه با ایشان، دانی محسوب می‌شوند. 

بنابراین، کل عالم هستی فدای انسان می‌شود، زیرا وجود انسان جامع مراتب است. و خود انسان نیز فانی در انسان کامل می‌گردد، و انسان کامل فانی در شریعت و حق تعالی است. از همین رو، امام حسین (ع) شهید می‌شود تا دین و حقیقت باقی بماند، امام زمان (ع) آمادهٔ فدا شدن در راه حق است، و انبیا و اولیا نیز فدای تحقق ارادهٔ الهی می‌شوند. 

  • سنت فنا و فداء در نظام خلقت و اسماء الهی:

هفتاد نبی را سر بریدند برای حفظ دین آنها و حفظ اراده حق، امامان فدای حق می شوند و این سنتی هست که در عالم هستی وجود دارد. این سنت الهی تنها در عالم ماده جاری نیست، بلکه در عوالم ملکوت و اسماء الهی نیز ساری است. اسماء فعلی فانی در صفات می‌شوند، افعال الهی به صفات رجوع می‌کنند، و صفات الهی نیز در اسماء ذاتی فانی می‌شوند. در نهایت، همهٔ اسماء و صفات در ذات الهی فانی‌اند و از آن برمی‌خیزند. بنابراین، حقیقت کل اشیاء از اسم و روح ‌شان، فانی در ذات حق می‌شود و غایت کل عالم هستی، بازگشت به حضرت حق است. 

از این رو گفته می‌شود «دانی فدای عالی می‌شود»؛ این نه یک تعبیر مجازی، بلکه سنتی الهی در کل نظام وجود است. هر نازل باید در خدمت عالی باشد، هر دانی در تسخیر عالی، و هر موجود ناقص در مسیر کمال یافتن به مرتبهٔ کامل ‌تر فانی گردد.

  •  قوس نزول و قوس صعود در حرکت وجود

در قوس نزول، ذات الهی اسماء خود را تدبیر می‌کند و از طریق اسماء، عقول و مجردات را به وجود می‌آورد. اسماء الهی در تکمیل عقل اول و عقول مجرده اثر می‌گذارند؛ جبرائیل، میکائیل، عزرائیل، اسرافیل و سایر عقول مفارقه هر یک در مراتب پایین‌تر نقش دارند. 

مجردات عقلی در تکمیل مجردات برزخی فعالیت می‌کنند و عالم مثال را پرورش می‌دهند؛ مجردات برزخی نیز به نوبهٔ خود در تکمیل حیوانات، گیاهان، انسان‌ها و جمادات نقش ایفا می‌کنند. از این رو، نسبت میان موجودات از عالی به دانی و از دانی به دانی، یکسان و مشابه نیست، بلکه تابع جایگاه و رتبهٔ وجودی هر موجود است. 

هرچه رتبهٔ وجودی بالاتر باشد، نقش و رسالت آن سنگین ‌تر و کامل ‌تر است. بنابراین، نظام هستی بر اساس درجات وجود و میزان قرب به مبدأ اعلی تنظیم شده است.

  • حرکت حبی و فقر ذاتی موجودات:

ذات الهی در حرکت خود برای تکمیل مخلوقات است و این تکمیل از سر «غنای الهی» انجام می‌شود. اما در مقابل، جمادات و موجودات مادی در حرکتی از سر «فقر ذاتی» به سوی کمال‌اند. حرکت همهٔ موجودات به سوی کمال و قرب به حق تعالی، ناشی از عشق و فقر وجودی آنان است؛ یعنی همان «حرکت حبی». 

گفتارهای مشابه