آثار حکمی استاد مهدی خدابنده

نحوه دریافت وحی توسط نبی

 خلاصه کامل و روان:

در این محتوا به موضوعی بنیادین در حوزه نبوت پرداخته می شود: چگونگی دریافت وحی توسط پیامبر. 

وحی دو گونه اصلی دارد: انزال و تنزیل.

انزال (دریافت دفعی): در شب قدر، پیامبر اکرم (ص) کل حقیقت وحی را به صورت یکباره، بی‌واسطه و بدون حضور فرشته، از ذات الهی دریافت کرد. این دریافت نه با صوت و لفظ، بلکه با حقیقت علمی و حضوری بود که مستقیماً بر قلب پیامبر القا شد. در این مرحله، حقیقت وحی در قلب جای می‌گیرد، سپس در عقل به معانی تبدیل می‌شود، در خیال به الفاظ و در حس مشترک به صوت و صورت بدل می‌گردد. تمام قوای باطنی نبی در این تجربه نقش دارند و الفاظ و معانی در وجود پیامبر محفوظ و غیرقابل تحریف یا فراموشی‌اند.

– تنزیل (دریافت تدریجی): در طی ۲۳ سال، آیات قرآن به تدریج و با واسطه جبرائیل نازل شدند. جبرائیل در عالم مثال تمثل یافته و با الفاظ مشخص بر پیامبر ظاهر می‌شد. پیامبر با چشم و گوش برزخی، صورت و صوت جبرائیل را در خیال یا مثال عالم مشاهده و با دریافت پیشین انزال تطبیق می‌داد. در این مرحله، پیامبر الفاظ را عیناً از فرشته می‌شنید، هرچند پیش ‌تر حقیقت و معانی آنها را دریافت کرده بود.

تفاوت وحی با حدیث قدسی نیز بیان می‌شود: در حدیث قدسی معنا از غیب نازل می‌شود اما الفاظ را معصوم خودش ایجاد و بیان می‌کند؛ ولی در وحی، هم معنا و هم لفظ از جانب خداوند است.

همچنین تأکید میشود که در انزال، پیامبر به مقام احدیت می‌رسد و حقیقت را بی ‌واسطه از ذات حق می‌گیرد، در حالی که در تنزیل، جبرائیل به واسطه تمثل برزخی، الفاظ را ابلاغ می‌کند. این فرآیند به دلیل طهارت پیامبر مانع هرگونه انحراف در لفظ و معنا می‌شود.

  •  آغاز محتوا: مفهوم و اهمیت وحی 

دریافت وحی، حقیقتی اساسی در مقام و جایگاه نبوّت است و یکی از ویژگی‌هایی است که پیامبران را از سایر انسان‌ها متمایز می‌سازد. در این محتوا تأکید می‌شود که  هدف توضیح چگونگی دریافت وحی توسط پیامبران، به‌ ویژه پیامبر اسلام، و تبیین مراحل و ساختار این فرآیند است.

  •  دو مرحله اصلی وحی: “إنزال” و “تنزیل” 

وحی دارای دو شکل و مرحله است: 

– إنزال: به معنای نزول یکپارچه و دفعی وحی. 

– تنزیل: به معنای نزول تدریجی و مرحله به مرحله. 

در این توضیح، “إنزال” به نزول کلی و کامل معارف و حقایق وحی در یک مقطع خاص اشاره دارد و “تنزیل” بیانگر آن است که وحی در طول زمان، به ‌تدریج و در شرایط مختلف به پیامبر می ‌رسد.

  •  ویژگی “إنزال”: نزول کامل و دفعی وحی 

در بیان خصوصیات “إنزال”،  این مرحله در شب قدر (لیله القدر) اتفاق افتاد و پیامبر اکرم همه حقایق و معانی قرآن را به صورت کامل و یک ‌باره دریافت کرد. این دریافت بدون واسطه فرشته وحی و بدون نیاز به الفاظ و اصوات انجام شده و حقیقت وحی مستقیماً بر قلب پیامبر فرود آمده است.

  •  ویژگی “تنزیل”: نزول تدریجی وحی 

در ادامه، ویژگی‌های “تنزیل” مطرح می‌شود. این مرحله طی بیست ‌وسه سال ادامه داشت و طی آن، آیات قرآن به تدریج بر قلب پیامبر نازل می‌گردید. در این مرحله، دریافت وحی با وساطت فرشته جبرئیل انجام می‌شد و پیامبر از طریق حواس شنیداری و دیداری خود، وحی را به صورت الفاظ می‌شنید و درک می‌کرد.

  •  فرآیند تبدیل حقیقت وحی به الفاظ در ذهن پیامبر:

اولین نقطه در ماهیت وحی، نقش بستن حقیقت وحی در قلب پیامبر است. ابتدا حقیقت وحی به صورت معنا بر ذهن پیامبر تجلی می‌یابد، سپس پیامبر در حوزه عقل خود این معانی را پردازش می‌کند تا به فهم کامل برسد. این معناها در حوزه خیال به صورت الفاظ و کلمات تصویر می‌شوند و سپس در حواس مشترک پیامبر به صورت صوت و کلام متجلی می‌گردند. در نهایت، پیامبر آنها را می‌شنود و از این طریق معانی و الفاظ وحدت پیدا می‌کنند.

  •  تجربه درونی پیامبر در مرحله إنزال:

 در مرحله “إنزال”، تجربه پیامبر کاملاً درونی است؛ نه فرشته‌ ای دیده می‌شود و نه صدایی از بیرون شنیده می‌شود. حقیقت وحی مستقیماً از سوی خداوند بر قلب پیامبر وارد می‌گردد و این دریافت درونی، بالاترین مرتبه اتصال به منبع وحی است.

  •  پردازش وحی در حافظه و قوه خیال پیامبر: 

در توضیح بیشتر، بیان می‌شود که پس از دریافت حقیقت وحی، معانی در حافظه پیامبر ذخیره می‌گردند که همانند خزانه ‌ای از حقایق وحی است. سپس این معانی در قوه خیال به صورت کلمات و جملات آشکار می‌شوند و پیامبر، آن‌ها را به صورت صوت و لفظ درک و سپس بیان می‌کند. این فرآیند سبب می‌شود که معانی و الفاظ، در ذهن و زبان پیامبر به یگانگی برسند.

آ نچه پیامبر در آخرین مرحله تنزل وحی در حس مشترک دریافت می کند  به شکل صوت و لفظ می بیند و می شنود  و سپس آن ها را به صوت و لفظ خارجی تبدیل می کند. پیامبر در دریافت بی واسطه عین حقیقت را دریافت کرده است و آن در مرتبه عقل به عین معنا تبدیل می شود و در مرحله خیال به عین لفظ تبدیل می شود و در مرحله حس مشترک عین لفظ را می بیند و با او همراه است . معنا و لفظ را با قلب و قوای خود بدون صورت مَلَکی دریافت می کند و پیاکبر ملکی در درون خودش مشاهده نمی کند چون حقیقت را بی واسطه دریافت کرده است. در این مرحله انشاء معنا و لفظ در درون درواقع با قوت نفس ناطقه خود پیامبر هست. صورت گری و تمثل در حس مشترک شکل می گیرد .

  • مقایسه مرحله اول با مرحله دوم:

در مرحله دوم پیامبر با حقیقت جبرائل مواجه می شود با صورت تمثل یافته او مواجه می شود در صورتی که  در مرحله اول تمام حقیقت وحی به علم حضوری به قلب پیامبر القا می شود و بدون واسطه جبرائیل بوده و القاء علمی به او می شود، مفهوم و لفظ در درون نفس نبی انشاء شده  یعنی آن چیزی که دریافت کرد حقیقت وحی بوده است و آن حقیقت را درعاقله خودش به عین معنا و در خیال خود به عین لفظ  تبدیل می کرد.

مراتب دریافت وحی:

پیامبر در هرمرتبه ای شائنی از وحی را دارا بوده، در مرتبه قلب خود حقیقت وحی ، در مرتبه عقل خود معانی وحی و در مرتبه خیال خود عین الفاظ وحی را دارا بوده است. که این تجلی ، تجلی علمی حضرت حق بر پیامبر بوده و تجلی اسم الله بر قلب نبی  و بدون هیچ واسطه ای بوده است .

بالاترین کشف معنوی کشف وحی است ، کشف وحی بالاتراز کشف اسماء الهی و قضا ، قدر ، اعیان ثابته و اسرار نظام خلقت است.

  • تبیین و تفصیل وحی در درون پیامبر:

آنچه در قلب پیامبر قرار دارد، از وحدت، بساطت و جامعیت برخوردار است. این حقیقت، در قوه‌ ی خیال به معانی تبدیل می‌شود. بدین ‌سان، وحی در درون پیامبر از علمی جامع و وحدانی، به علمی تفصیلی مبدل می‌گردد. این فرآیندِ تبیین و تفصیل، با اراده و اختیار نفس پیامبر تحقق می‌یابد.

  • گذر از مرحله انزال به مرحله تنزیل:

مرحله دوم مربوط به تنزیل است. در این مرحله، پیامبر وحی را به واسطه‌ ی جبرئیل دریافت می‌کند. بدین معنا که جبرئیل امین در عالم مثال تمثل یافته و پیامبر با صورت مثالی او مواجه می‌شود. حضرت جبرئیل، کلمات وحی را به ‌طور کامل و عیناً بر پیامبر نازل می‌کند.

  •  نقش جبرئیل در تنزیل:

در این مرحله، حقیقت وحی پیش‌ تر بر پیامبر نازل شده است. اکنون آنچه جبرئیل ابلاغ می‌کند، تلاوت آیات وحی است؛ بنابراین، الفاظ دقیق وحی نازل و قرائت می‌شوند. پیامبر با چشم برزخی صورت جبرئیل را مشاهده و با گوش برزخی صدای او را می‌شنود؛ الفاظ را عیناً می‌شنود و حتی خود را در این فرآیند مشاهده می‌کند.

  • تطبیق وحی با دریافت شب قدر:

پیامبر، محتوای تنزیل را با آنچه در شب قدر (مرحله انزال) دریافت کرده بود، تطبیق می‌دهد. در این رؤیت، حضرت جبرئیل را در قوه‌ی خیال خود یا در مثال عالم مشاهده می‌کند و صدای او را نیز در درون می‌شنود.

  •  شهود و تطبیق در حس مشترک:

در حس مشترک، پیامبر صورت جبرئیل را می‌بیند، صدای او را می‌شنود و این ادراکات را با دریافت‌های خود مطابقت می‌دهد. الفاظی که جبرئیل القا کرده است، با همان الفاظی که پیامبر پیش‌تر در قوه‌ ی خیال خود تمثل داده بود، انطباق کامل دارند. از آنجا که پیامبر حقیقت و معانی وحی را پیش ‌تر دریافت کرده است، حافظه‌ ی او سرشار از معانی کلی وحی بوده و قوه ‌ی خیال او نیز مملوّ از الفاظ عینی آن است؛ به عبارتی، الفاظی که از حقیقت به لفظ تبدیل شده‌اند.

  •  ذخیره ‌سازی و مصونیت از خطا:

معانی وحی از قوه‌ی عاقله به حافظه منتقل و در آن ذخیره می‌شوند. این معانی، از عقل به خیال تمثل یافته و به الفاظ تبدیل می‌گردند و قوه‌ی خیال، به منزله‌ ی خزانه ‌ی الفاظ وحی عمل می‌کند. عقل خزانه ‌ی معانی وحی است و قلب، خزانه ‌ی حقیقت آن. از این رو، نه فراموشی حقیقت، نه فراموشی معنا و نه فراموشی الفاظ برای پیامبر معنا ندارد. او از هرگونه نسیان و سهو مصون است، چرا که حقیقت، معنا و لفظ در وجود او حضور دارند.

  •  تجرد و عدم امکان تحریف:

از آنجایی که الفاظ و معانی در درون پیامبر حضور داشته و با روح او یگانگی یافته ‌اند، این مفاهیم در ذات او به صورت مجرد باقی‌اند. بدین ‌سان، هیچ‌گونه تحریف یا تغییر در آن امکان‌پذیر نیست.

  •  تفاوت حدیث قدسی و وحی قرآنی:

در حدیث قدسی، الفاظ از جانب خداوند نیستند. در این نوع وحی، معنا بر معصوم نازل شده و پیامبر یا امام آن معنا را به الفاظ تبدیل می‌کند؛ چه به زبان عربی و چه به زبان دیگر. بدین ترتیب، معنا از عالم غیب است، ولی الفاظ از خود معصوم است. اما در وحی قرآنی، هم معنا و هم لفظ از جانب حق و از عالم غیب ‌اند.

  •  جایگاه و عملکرد دو مرحله انزال و تنزیل:

در انزال، پیامبر مستقیماً حقیقت وحی را از مقام ذات الهی دریافت می‌کند. در تنزیل، پیامبر با جبرئیل مواجه شده و الفاظ و معانی وحی را از او اخذ می‌کند. تجربه ‌ی مرحله انزال موجب می‌شود که پیامبر پیش از قرائت جبرئیل، معنای آیات را دریابد و حتی الفاظ آن‌ها را در خیال خود مشاهده کند، اما از نظر سنت وحی، دریافت رسمی آیات پس از نزول جبرئیل تحقق می‌یابد.

  • تمایز ماهوی انزال و تنزیل:

تنزیل، مرحله ‌ای فروتر از انزال است. در انزال، واسطه ‌ای وجود ندارد و پیامبر مستقیماً حقیقت و ذات وحی را دریافت می‌کند، در حالی که در تنزیل، واسطه ‌ی ملائکه و به ‌طور ویژه جبرئیل حاضر است. در انزال، تمامی وجود پیامبر با ذات حق مواجه می‌شود، اما در تنزیل، مواجهه با الفاظ، اصوات و صورت مثالی جبرئیل صورت می‌گیرد.

  •  شرایط ادراک حقیقت جبرئیل:

برای شناخت حقیقت جبرئیل، پیامبر باید در مرتبه ‌ای برتر از تجرد قرار داشته باشد تا بتواند با حقیقت وجودی جبرئیل ارتباط برقرار کند. سپس، از طریق تجرید عقلی، حقیقت جبرئیل در قوه‌ی خیال پیامبر به صورت وجه یا هیئتی انسانی تمثل می‌یابد.

  •  تبدیل حقیقت وحی به صدا:

پیامبر می‌تواند الفاظ وحی را به صوت تبدیل کند. حقیقت جبرئیل، به صورت و چهره‌ای مبدل می‌شود و گفتار و اعمال او به شکل الفاظی درمی‌آید که پیامبر در قوه‌ ی خیال خویش می‌شنود.

  •  نزول قرآن بر معصومین:

قرآن بر غیرمعصوم نازل نمی‌شود. اگر قرآن بر امام معصوم نازل شود، این پرسش مطرح است که آیا کل حقیقت، یا معنای محض، یا معنای همراه با الفاظ، یا تنها الفاظ بر او نازل می‌شود. دریافت تمام حقیقت قرآن بر قلب امام، مشابه دریافت حقیقت وحی توسط پیامبر در شب قدر، یکی از احتمالات است. احتمال دیگر، نزول معنا و لفظ یا فقط نزول الفاظ است. در هر حال، این موضوع نیازمند دقت فراوان است.

  •  ارتباط علم حضوری با معانی و الفاظ:

کسی که حقیقت وحی را به علم حضوری و شهودی دریافته باشد، معانی آن را نیز درک می‌کند، زیرا معانی تنزل همان حقیقت هستند. ذات شیء، خود را در قالب معنا ظاهر می‌سازد و معنا نیز به لفظ تنزّل می‌یابد.

  • نقش طهارت پیامبر در دریافت وحی:

به سبب طهارت پیامبر، معانی وحی در درون او به همان الفاظ حقیقی تبدیل می‌شوند. حقیقت وحی که با ذات پیامبر اتصال یافته، معانی خود را به عقل او می‌رساند و این معانی، الفاظ مناسب خود را پیدا کرده و در قوه‌ی خیال او نقش می‌بندند.

  • مصونیت معنا و لفظ از انحراف:

معانی وحی از جایگاه خود منحرف نمی‌شوند و هر معنا، لفظ مناسب خود را به شکلی اشراقی پدید می‌آورد. هیچ ‌کس قادر به ایجاد تحریف در آن نیست.