آثار حکمی استاد مهدی خدابنده

تبیین وساطت فیض از طریق معرفت نفس

خلاصه محتوا:

در این محتوا به بررسی موضوع «تبیین وساطت فیض از طریق معرفت نفس» پرداخته می شود و ابتدا اصل «سنت وساطت فیض» در نظام هستی را توضیح داده می شود. بر اساس این سنت، همه مراتب عالم از عالی به دانی و برعکس، فیض الهی را به واسطه‌های متناسب انتقال می‌دهند. این وساطت در دو مسیر **قوس نزول** (نزول فیض از خداوند به موجودات مادی) و **قوس صعود** (حرکت موجود از پایین‌ترین مرتبه تا قرب الهی) جریان دارد.

واسطه‌ها شامل : ملائکه، انبیا، اولیا و ائمه در کنار مجردات عقلی و مثالی هستند که هم واسطه فیض وجودی (مقامات، کرامات، تأثیرات) و هم واسطه فیض علمی (علوم، معارف و ادراکات) می‌باشند. ماده به تنهایی نمی‌تواند واسطه فیض باشد و همواره مجرد، واسطه فیض برای ماده است. 

در انسان، نفس ناطقه هم دریافت ‌کننده و هم انتقال ‌دهنده فیض است. این فیض می‌تواند به قوای ادراک (عقل، خیال، حواس) یا به بدن (برای تدبیر و حفظ) منتقل شود. ترتیب انتقال اهمیت حیاتی دارد: 

– در **قوس نزول**: فیض از عقل به خیال و از خیال به حواس می‌رسد (وساطت علی و معلولی). 

– در **قوس صعود**: حرکت از حواس به خیال و سپس به عقل و قلب است (وساطت اعدادی، یعنی فراهم‌سازی زمینه).

سپس این اصل را به ساختار کل آفرینش توسعه داده می شود: فیض از ذات الهی به اسماء الله، از اسماء به اعیان ثابته، از اعیان به موجودات دیگر، و از مقام نوریه ائمه به مجردات عقلی و سپس به مجردات مثالی و در نهایت به عالم ماده می‌رسد. 

تأکید می‌شود که واسطه فیض، خالق فیض نیست بلکه فقط انتقال ‌دهنده آن است، همان ‌گونه که ناودان آب باران را منتقل می‌کند ولی تولید نمی‌کند. این ساختار فیض، یک سنت و قانون قطعی الهی در عالم هستی و در نفس انسانی است که همواره باید با حفظ ترتیب مراتب انجام شود.

آغاز محتوا:

در عالم سنتی به نام سنت وساطت فیض وجود دارد. ملائکه، موجودات مجرد عقلی و مثالی، اولیا، انبیا و ائمه، همگی واسطه ‌های فیض هستند؛ آنان فیض را از خداوند دریافت کرده و به مراتب پایین‌ تر از خود می‌رسانند. این وساطت هم در **قوس نزول** و هم در **قوس صعود** جریان دارد.

  • اصل وساطت میان عالی و دانی:

همواره مرتبه عالی، فیض را به مرتبه دانی می‌رساند، چه در قوس نزول و چه در قوس صعود، چه در نظام کلی عالم و چه در نظام آفرینش انسان. در انسان، همان ‌طور که در عالم هست، مرتبه عالی فیض را دریافت و به سطح پایین ‌تر منتقل می‌کند. این وساطت شامل دو جنبه است: 

1. وساطت در امور تصرفی: مانند کرامات، امور غیبی و مقامات وجودی. 

2. وساطت در علم و ادراک: شامل معارف، حقایق و علوم.

بنابراین، آنچه از حق به مخلوقات می‌رسد، بخشی مربوط به افعال، بخشی مربوط به فهم و ادراک، بخشی علوم و معارف، و بخشی کرامات و مقامات معنوی است. موجودات مجرد واسطه هر دو نوع فیض‌اند. ماده نه می‌تواند واسطه فیض برای خود باشد و نه برای مجردات؛ بلکه همیشه مجرد واسطه فیض برای ماده است.

  • نقش نفس ناطقه:

نفس ناطقه هم دریافت‌ کننده و هم انتقال ‌دهنده فیض است. دریافت از عالم غیب و انتقال به بدن یا قوای ادراک از ویژگی‌های آن است. نخستین قوه‌ ای که کمالات را از نفس دریافت می‌کند، **قوه عاقله** است که این ادراکات را به صورت کلیات مفهومی می‌گیرد. سپس نوبت به قوه خیال می‌رسد که همین فیض را به صورت تصورات دریافت می‌کند و بعد حواس پنجگانه که فیض را در شکل ادراکات حسی می‌گیرند.

نوع دیگری از فیض، فیض وجودی و معنوی است که مستقیماً به «قلب» می‌رسد؛ این همان دریافت حقایق حضوری، امدادها و القائات حضوری است. پس نفس واسطه دریافت می شود تا به قلب برساند و هردو شکل فیض از حق هست، اولین قوه، قوه عاقله هست که دریافت فیض می کند و بقیه قوا ها بر اساس ترتیب دریافت فیض می کنند .قوه عاقله تجردش نسبت به قوه خیال و حس بیشتر و وساطت آن کمتر هست بنابراین زودتر دریافت می کند و به عنوان اولین قوه شناخته میشود. به بیان دیگر ادراک عقلی ادراک جامع تر و کلی تر هست نسبت به ادراک خیالی و… ، ادراکات عقلی  به  بینش های اساسی و بنیادی و جهان بینی مربوط می شود، جهان بینی در مرتبه خیال و حس معنا ندارد. پس نفس واسطه می شود برای عقل و عقل واسطه برای خیال و خیال برای حواس.

  • ترتیب وساطت در قوس نزول و صعود در انسان:

در قوس نزول، عقل واسطه بین نفس و خیال، و خیال واسطه بین عقل و حواس است؛ در قوس صعود، حرکت بالعکس است: ابتدا ادراکات حسی، سپس خیالی، سپس عقلی و نهایتاً قلبی (حضوری). در قوس صعود، وساطت از پایین به بالا جنبه اعدادی دارد (فراهم ‌سازی زمینه)، اما در قوس نزول علی و معلولی است (مرتبه بالاتر علت تحقق مرتبه پایین‌تر می‌شود).

  • انواع فیض دریافتی از نفس ناطقه:

نفس واسطه فیض می باشد برای موارد زیر:

فیض تدبیر بدن: حفظ، بقا و مدیریت بدن. 

فیض مدیریت ادراکات: رساندن فیض به عقل، خیال و حس. 

القائات معنوی و حقایق میلی: نزول بر قلب.

بنابراین وساطت فیض یک سنت الهی است. در عالم خلقت نیز واسطه فیض مجردات هستند.

  • وساطت فیض در عالم هستی:

برای رسیدن فیض از طرف خداوند به عالم ماده باید مراحلی  طی شود و اصل ترتیب در انتقال فیض باید رعایت شود. هیچ فیضی از مرتبه عالی به دانی یا برعکس بدون طی همه مراتب و با رعایت ترتیب امکان ‌پذیر نیست. 

واسطه ها در عالم آفرینش:

احدیت واسطه بین «هویت» و «واحدیت» است. 

اسماء الهی واسطه فیض به اعیان ثابته هستند. 

اعیان ثابته واسطه فیض برای مراتب پایین ‌ترند. 

مقام نوریه ائمه واسطه بین ذات الهی و عالم خلقت است. 

حقیقت محمدیه واسطه بین اسماء الهی و مجردات عقلی است. 

عقل واسطه بین حقیقت نوری ائمه و مجردات مثالی است. 

مجردات مثالی واسطه بین عالم ماده و مجردات عقلی‌اند.

  • نکته پایانی:

وساطت فیض یک سنت الهی و یک قانون الهی هست که در عالم باید تحقق پیداکند و برای تحقق پیداکردن هر سنتی نیاز به بستر و ابزار میباشد که بستر و ابزار آن فرشتگان و انبیا هستند و در کل مجموعه خلقت، واسطه فیض هستند که فیض را از ذات الهی و اسماء الله می گیرند و به پایین تر از خودشان انتقال میدهند. واسطه فیض، خالق فیض نیست؛ فیض از حضرت حق سرچشمه می‌گیرد. مانند ناودانی که آب باران را منتقل می‌کند ولی خود تولید کننده آب نیست. خداوند مبدأ و منبع فیض است.