خلاصه محتوا:
در این محتوا بخش نهم نکات پراکنده سلوکی، مجموعهای از توصیهها و اصول مرتبط با مسیر سلوک الیالله را با تاکید بر تجربیات عرفا و آیات و روایات مطرح می گردد. ابتدا به ذکر غالب بایزید بسطامی («لا اله الا هو») و معنای رجا به عنوان امید به لطف الهی اشاره میشود. سپس نکتهای عرفانی بیان میگردد که هر مکانی که در آن بوی خوش حس شود، میتواند محل حضور اولیا یا فرشتگان باشد.
سالک باید اهل سفر معنوی با دوستان ایمانی باشد، در سفر انعطاف پذیر، خوشرو، صبور، همکار و همدل باشد. همچنین در صحنههای خطر، توکل به خدا را پیشه کند. سکوت و عظمت را همراه هم میبیند و تاکید میشود هر کاری که بوی خودخواهی داشته باشد باید ترک شود. در مکانهای مخوف، ذکر و قرآنخواندن سپر شرور است.
اشاره میشود که مالاندوزی بدون استفاده موجب قبض الهی است و باید در حوادث، تدبیر خدا را دید. در سلوک، عبور از شک و حفظ معنویت مهم تر از به دست آوردن آن است. تواضع در پاسخ گویی، شیوه آزمون اهل ایمان، بهترین رفتار در نزاعها (عذرخواهی سریع)، و اهمیت صبر و هماهنگی با عالم بیان میگردد.
پنج ویژگی لازم برای موفقیت در سلوک، شامل صبر و استقامت، قوت، عدم توقف، انعطاف پذیری، و توازن قدرت و صبر است. سپس نکات مهمی چون کنترل خشم در امتحانات الهی، هدف گیری شیطان بر خواستههای انسانهای اثرگذار، قاعده «انا عند ظن عبدی»، نگاه خوش بینانه به وقایع، خطرات در مجالس روضه (عدم اخلاص، حضور ارواح شر، غرور بانی) و اصول بنیادین سلوک ذکر میشود.
اصول سلوک شامل: عملگرایی، بینهایت بودن مسیر سلوک، احساس همیشگی فقر و نیاز به خدا، نسبت دادن قدرتها به خدا، کار خیر در جوانی، اخلاص کامل، شکار نور توحید، نظم در دستورالعملها، استفاده از عقل سلوکی، قناعت و مناعتطبع، رهایی از تعلقات و توقعات، و توکل به مدیریت الهی است. سالک نباید احساس قدرت در جمع مؤمنین داشته باشد و باید اسرار روحی خود را مخفی کرده و تنها رضایت الهی را مدنظر قرار دهد.
- آغاز محتوا و معرفی موضوع :
- ذکر غالب بایزید بسطامی و معنای رجا :
نقل شده است که ذکر غالب بایزید بسطامی «لا اِلهَ اِلا هو» بوده است. این ذکر را میتوان با قصد «رَجا» بیان کرد؛ رَجا یعنی امید به لطف و رحمت الهی، و این امید باید متوجه فضل خداوند باشد.
- توقف در مکانهای خوشبو و معنوی :
عارفان گفته اند هرگاه در مکانی چه مسجد، حسینیه، محیط طبیعی یا هر جای دیگری بوی خوشی به مشام رسید، در آن محل توقف کنید. چنین مکانی محل حضور اولیای الهی یا تجلی و حضور فرشتگان خداوند است. سالک باید به این نشانهها توجه داشته باشد.
- ویژگیهای سفر با همراهان ایمانی:
سالک باید اهل سفر باشد و با دوستان ایمانی هم سفر شود. در سفر، لازم است انعطاف پذیر، خوش رو، صبور، همکار و هماهنگ با دیگران باشد. این صفات از نتایج مهم سفر هستند.
- توکل در شرایط خطر:
در صحنههایی که انسان خطر را احساس میکند و حالت اضطرار برای او ایجاد میشود چه در مواجهه با حیوان وحشی یا رخدادهای مشابه باید بر خداوند توکل کند. در چنین زمانهایی باید از عزت و قدرت الهی یاری گیرد و توجه قلبی به حضرت حق داشته باشد.
- همراهی سکوت و عظمت:
سکوت و عظمت در حقیقت همراه و همزاد یکدیگرند. هر جا سکوت وجود دارد، عظمت نیز هست، و هر جا عظمت هست، سکوت نیز حضور دارد.
- پرهیز از اعمال خودخواهانه:
هر کاری که بوی خودخواهی و خودنمایی بدهد، سالک مؤمن باید آن را ترک کند و از آن روی بگرداند.
- یاد خدا در محیطهای فاسد و آلوده:
اگر سالک در محیطی مخروب یا فاسد قرار گرفت، باید قرآن خوانی کند، ذکر بگوید و نام نیرومند و مطمئن خداوند را تکرار نماید؛ زیرا اینگونه مکانها محل حضور ارواح شرور است.
- جمع آوری مال بدون هزینه کردن:
کسانی که مال گرد میآورند اما آن را در زندگی هزینه نمیکنند، مشمول قبض الهی میشوند؛ زیرا خداوند مدیر کل هستی است و اوست که تدبیر عالم را به دست دارد.
- دیدن تدبیر الهی در حوادث:
سالک مؤمن در هر حادثه ای باید تدبیر و حکمت خداوند را ببیند.
- عبور از شک در مسیر سلوک:
هرگاه در مسیر «سلوک الیالله» شک و تردید به قلب سالک اِلقا شد، باید از آن شک عبور کند و ذکر خداوند را بگوید.
- مدیریت معنویت و اهمیت حفظ آن:
مدیریت معنویت به معنای دریافت بالاتر از مدیریتِ کسب معنویت است. هر زمان معنویتی به ما داده شد، حفظ آن مهم تر از به دستآوردنش است.
- تواضع در پاسخ گویی:
سالک مؤمن باید در پاسخ به هر پرسش بگوید: «به اندازه عقل و فهم خود پاسخ میدهم.» این تواضع، به صداقت نزدیک تر است.
- تفاوت امتحانات در مراتب سلوک:
اگر سالک در رتبه پایین باشد، او را با امور بزرگ امتحان میکنند؛ و اگر رتبه بالایی داشته باشد، امتحانش با امور کوچک خواهد بود.
- رفتار سالک در نزاعهای فردی:
افراد بلند مرتبه را گاه در نزاع های فردی قرار میدهند تا ایمان شان سنجیده شود. بنابراین سالک، حتی اگر حق با او باشد، باید سریعاً عذرخواهی کند و خود را از نزاع دور نماید تا کسی آزرده نشود و درگیری ادامه نیابد.
- صبر، رضایت و تسلیم به قضا و قدر:
مهم ترین امر برای سالک، صبر است. او باید روحی شناور و چرخان داشته باشد، صبور باشد، راضی باشد و خویش را تسلیم قضا و قدر الهی نماید.
- امتحان بودن تمام حوادث برای مؤمن:
هر حادثه ای که برای مؤمن رخ میدهد، امتحانی الهی است. برای موفقیت در سلوک، پنج کار اساسی لازم است:
۱. صبر و استقامت
۲. قوت داشتن و احساس ضعف نکردن
۳. عدم توقف در مسیر سلوک
۴. انعطاف پذیری
۵. هماهنگی با عالم هستی (توازن میان قدرت و صبر)
- کنترل نفس و خشم در امتحانات :
وقتی متوجه شدید که حادثه ای از سوی خداوند برای آزمون شماست، باید نفس و خشم خود را کنترل کنی و صبر پیشه نمایی.
- سرمایه گذاری شیطان بر افراد اثرگذار:
شیطان بر انسانهایی که از نظر معنوی مؤثرترند، بیشتر سرمایه گذاری میکند و بر خواستههای آنان اثر میگذارد تا از خواسته هایشان برای تحقق اهداف شیطانی استفاده کند.
- صرف نیروهای روحانی بهجا و به اندازه:
انسان سالک نباید نیروهای معنوی و روحانی خود را بیجهت هزینه کند؛ باید آنها را در جای مناسب و به اندازه صرف نماید.
- قانون سلب تعلق در سلوک :
در سلوک، هر چیزی که به آن تعلق پیدا کنی، آن تعلق از تو گرفته خواهد شد. پس نباید دلبسته چیزی شد.
- قاعده «اَنَا عِندَ ظَنَ عَبدی» :
این قانون الهی در عالم چنین است که هرگونه نظر بنده به خداوند داشته باشد، خداوند نیز به همان گونه بر او تجلی میکند. اگر حسن ظن به خداوند و توجه به رحمت او داشته باشی، خداوند عالم را پر از رحمت برایت قرار میدهد و جز رحمت بر تو نازل نمیگردد. اما اگر سوء ظن به خداوند داشته باشی و تنها به بلا و نقص توجه کنی، خداوند عالم را پر از بلا برایت میکند و تجلیات جلالی بر تو واقع میگردد.
- تأثیر نگاه خوش بینانه یا بدبینانه:
کسی که حسن ظن دارد، خداوند در همه جلوهها جنبه رحمانی را برایش آشکار میسازد. و کسی که نگاه بدبینانه دارد، خداوند نقص و شر را برای او ظاهر میگرداند. در مواجهه با هر شیء، جنبه شر و نقص و جنبه جلالی آن میتواند ظاهر شود.
- علت وقوع اتفاقات ناگوار در مجالس روضه :
در مجالس روضه اهلبیت (ع)، گاهی اتفاقات ناگوار رخ میدهد. این امر چند علت دارد:
۱. در کارهای بزرگ و خطیر، خطرات نیز همراه است؛ مهمترین خطر، عدم اخلاص بانی مجلس است. اگر بانی کمی ناخالصی در نیت داشته باشد، این خطر بالفعل میشود.
۲. در مجالس عمومی روضه، همه گونه افراد، مؤمنان و اشرار حضور دارند که ورود ارواح شرور میتواند آثار سوء بر جای بگذارد، مانند دیدن خوابهای بد توسط صاحبان مجلس یا خرابیهایی همچون شکستن دیوارها و ظروف.
۳. سومین عامل، احساس غرور بانی مجلس به دلیل تراکم جمعیت و حضور گسترده مردم است. اگر بانی، این جمعیت را به توانایی، محبوبیت یا اقتدار خود نسبت دهد و آن را نتیجه تلاش شخصی خود بداند، در خطر «عُجب» و احساس مالکیت قرار میگیرد. چنین حالتی بسیار خطرناک است.
وقتی غرور و عجب بر بانی مجلس غلبه کند، خداوند محافظان و موکلانی را که مأمور حفظ معنویت و اثر جلسات هستند، از آن مجلس برمیدارد و ادارهٔ همهچیز را به خود بانی واگذار میکند. در این حالت، جلسه اثرگذاری معنوی خود را از دست میدهد و دیگر توان مدیریت امور معنوی آن باقی نمیماند.
- اصول اساسی در سلوک:
در مسیر سلوک، اصولی وجود دارد که رعایت آنها بسیار ضروری است:
۱. اصل عمل گرایی: کم سخن گفتن و بیشتر عمل کردن، یعنی گفتار باید در خدمت عمل باشد.
۲. بینهایت بودن مسیر سلوک: سالک باید بداند سلوک پایانی ندارد. احساس رسیدن به انتهای مسیر، القای شیطان است؛ زیرا وجود خدا نامتناهی است و مسیر قرب به او نیز بینهایت.
۳. احساس دائمی فقر و عجز: سالک باید همواره فقر و عجز خود را در برابر خداوند آشکار سازد تا از خطر احساس مالکیت بر قدرتهای معنوی دور بماند؛ زیرا در سلوک، انسان قدرتهای غیبی و تکوینی مییابد که ممکن است او را به این احساس سوق دهد.
۴. دانستن منبع قدرت و اراده: ارادههایی که در اثر سلوک به دست میآید، تنها از خداوند است و باید آن را به او نسبت داد.
5. برداشتن گامهای اساسی در جوانی: بهترین زمان برای قدمهای مهم سلوکی، ایام جوانی است، با انجام کار نیک و خیر.
6. اخلاص در سلوک: سرعت سالک در مسیر به اندازه اخلاص اوست. خالصترین افراد، آناناند که عبادت را بدون هیچ درخواست یا هدف دنیوی انجام میدهند، نه برای بهشت، نه برای شفای بیماری، نه برای نجات از جهنم؛ بلکه تنها برای رضای خداوند.
- هدف نهایی سالک:
سالک باید تنها در پی نور باشد؛ نور توحید، نور هدایت الهی. در حقیقت، سالک شکارچی نور است و باید همهٔ تلاشش را بر یافتن و دنبال کردن نور متمرکز کند.
- نظم در سلوک:
رعایت نظم در اعمال و دستورالعملهای سلوکی از اهمیت بالایی برخوردار است. عبادات واجب روزانه، بخشی از همین نظم سلوکیاند. سالک شدن به معنای ترک عقل نیست؛ بلکه استفاده مداوم از «عقل سلوکی» ضروری است.
- مناعت طبع و قناعت:
سالک باید از تعلقات دنیوی آزاد شود و از مَدح و ذَم دیگران تأثیر نپذیرد. زندگی او باید مطابق ارادهٔ الهی باشد، نه براساس توقعات و خواسته های دیگران. رسیدن به این رهایی نیازمند پذیرش خداوند به عنوان رازق حقیقی است. سالک باید به حداقلهای مادی اکتفا کند، شکرگزار و قانع باشد، و همهٔ امور را به مدیریت الهی بسپارد.
- توکل؛ پذیرش همه اسمای الهی:
توکل یعنی پذیرش مدیریت خداوند و باور به همه اسمای او؛ رحیم، حکیم، علیم، مدیر، خبیر، قادر، عزیز و عظیم.
- رهایی از نیاز به دیگران:
سالک باید هیچگونه توقع و انتظار از دیگران نداشته باشد. حتی در جمع مؤمنان، نباید احساس قدرت کند یا اسرار روحی خود را فاش نماید. تنها نظر او باید نظر الهی باشد و از خداوند توفیق عبودیت و بندگی طلب نماید.