خلاصه محتوا:
در این محتوا به تبیین مفاهیم «قرائت» و «تلاوت» قرآن از منظر عرفان و معارف اسلامی پرداخته می شود. قرائت به معنای حرکت از ظاهر به باطن قرآن است؛ یعنی از الفاظ به معنا و از معنا به ذات و حقیقت قرآن سیر کردن. در مقابل، تلاوت حرکتی از باطن به ظاهر دارد؛ همان گونه که پیامبر(ص) حقیقت قرآن را در مقام الهی دریافت کرده و سپس آن را به معنا، صوت و لفظ تبدیل میفرمودند.
هر عضو بدن قرائتی ویژه دارد: چشم با دیدن، گوش با شنیدن، زبان با گفتن، عقل با فهمیدن، خیال با تصور و قلب با اتصال به حقیقت. همچنین هر عضوی ذکری خاص متناسب با طبع خود داراست که با یکی از اسماء الهی مرتبط است.
نماز و عبادات، ارتباطی حضوری و بیواسطه با خداوند ایجاد میکنند. قرائت مراتب و شعون مختلفی دارد و در هر عالم نوعی قرائت خاص وجود دارد. هنگام قرائت قرآن باید با همه ابعاد وجودی، حسی، عقلی و قلبی به الفاظ، معانی و حقیقت آن توجه کرد.
خواندن قرآن با صوت حزین توصیه شده است؛ زیرا صوت حزین، روح را به حالت قبض میبرد و این حالت اثر تربیتی عمیقتری دارد. تربیت روح از طریق حالت قبض آسانتر و مؤثرتر از حالت بسط است.
در نهایت، چه حرکت ما از ظاهر به باطن باشد و چه از باطن به ظاهر، در هر دو صورت با خداوند ارتباط برقرار میشود. اصل در این مسیر «توجه» و «حضور» است، نه صرفاً ادای الفاظ.
آغاز محتوا
- تعریف و تمایز قرائت و تلاوت:
قرائت و تلاوت قرآن، هر کدام معنای خاص خود را دارند. قرائت به معنای سیر از ظاهر به باطن است؛ یعنی حرکت از الفاظ به معنا و سپس از معنا به ذات و حقیقت قرآن. در مقابل، تلاوت حرکت از باطن به ظاهر است. به بیان دیگر، وقتی پیامبر اکرم(ص) حقیقت قرآن را در مقام احدیت دریافت کردند، آن حقیقت را به معنا، صوت و لفظ تبدیل نمودند که این همان تلاوت است.
- قرائت اعضای مختلف :
هر عضو انسان قرائتی ویژه دارد.
چشم: قرائت چشم نگاه کردن به قرآن است، بهگونه ای که نگاه به کل صفحه گسترش یابد و تمام سطوح دیده شود.
گوش: قرائت گوش شنیدن الفاظ قرآن است؛ چه از زبان خود فرد، چه دیگری.
زبان: قرائت زبان تکرار الفاظ قرآن است، اما قرائت منحصر به زبان نیست.
عقل: قرائت عقل تدبر و فهمیدن معارف قرآن است.
خیال: قرائت خیال تصور الفاظ قرآن در قوه خیال است.
قلب: قرائت قلب فهم حقیقت و ذات قرآن و اتصال به علم الهی است.
دست: قرائت دست لمس قرآن است.
- ذکر ویژه هر عضو:
همانطور که هر عضوی قرائتی خاص دارد، ذکری متناسب با خود نیز دارد.
ذکر زبان، تکرار اسم متکلم الهی است.
ذکر چشم، تکرار اسم بصیر الهی.
ذکر گوش، تکرار اسم سمیع الهی.
ذکر خیال، تکرار اسم مصور و واهب.
ذکر عقل، تکرار اسم علیم.
ذکر قلب، تکرار اسم جامع الله.
هر ذکر با طبیعت و مزاج آن عضو هماهنگ است. برای مثال، شنیدن با اسم سمیع، دیدن با اسم بصیر، تصور با اسم مصور و تعقل با اسم علیم تناسب دارد.
- ارتباط حضوری در عبادات :
در نماز، انسان بیواسطه با خداوند ارتباط برقرار میکند؛ نه از طریق پیامبری، نه ولی، و نه فرشتهای. این ارتباط حضوری در همه عبادات مانند روزه و سایر اعمال شرعی نیز وجود دارد.
- مراتب و شعون قرائت:
قرائت دارای مراتب و شعون متعدد است و در هر عالم، نوعی قرائت خاص وجود دارد. قرائت به معنای حرکت از ظاهر به باطن است و باید با چشم دید، با گوش شنید، با زبان خواند، با دست لمس کرد، با عقل تدبر کرد، با خیال تصویر ساخت و با قلب حقیقت را درک کرد. این یعنی ارتباط با قرآن باید با تمام وجود صورت گیرد.
- ارتباط شریعت و تکوین:
عمل به تمام زوایای شریعت، معادل ارتباط با تمام ابعاد تکوین است. هر بخش از شریعت راهی برای ارتباط با بخشی از عالم تکوین است. حقیقت دین به صورت حضوری عمل میکند و ما را به عالم تکوین و حقیقت میبرد.
- اهمیت صوت حزین در قرائت :
توصیه شده است که قرآن با صدای حزین خوانده شود. صوت حزین باعث میشود روح در حالت قبض قرار گیرد و این حالت موجب تأثیر تربیتی عمیقتر بر روح میشود. تربیت روح در حالت قبض، آسان تر از حالت بسط صورت میگیرد.
- رابطه قرائت و تلاوت با خداوند :
چه حرکت از ظاهر به باطن باشد (قرائت) و چه از باطن به ظاهر (تلاوت)، هر دو نوع ارتباط با خداوند به شکل مستقیم و حضوری هستند. در تمام مراتب قرائت، اصل توجه و حضور است؛ چه توجه شنیداری، چه دیداری، چه قلبی یا عقلی. نظام هستی به الفاظ بیتوجه است؛ آنچه اهمیت دارد توجه و حضور قلبی است.