خلاصه محتوا:
در این محتوا با تاکید بر آیه «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ فِی کَبَدٍ» توضیح داده می شود که ساختار آفرینش انسان و عالم مادی ذاتاً با سختی و رنج همراه است. این سختیها بخشی ذاتی و اجتناب ناپذیر عالم مادهاند و تغییرناپذیر، مانند خاصیت سوزاندن آتش یا سرد کردن آب. نمونههایی مانند درد حین صعود به قله یا شکستگی استخوان پس از سقوط، نشان میدهد که این مشکلات ناشی از طبیعت مادی و ساختار بدنی انسان است.
در کنار این سختیهای اولیه و تکوینی، نوع دیگری از مشکلات وجود دارد که «ثانویه» است و از انتخابها، اعمال و نیت خود انسان ناشی میشود. این بخش به عملکرد ارادی انسان و مسیری که انتخاب میکند، مربوط است و بسته به ایمان یا بیایمانی فرد، شدت، ماهیت و نحوه مواجهه با آن متفاوت خواهد بود.
مؤمنان، حتی با سختیها، صبر و رضایت پیشه میکنند، همه امور را به خدا میسپارند و در برابر بلاها غمگین و ناامید نمیشوند. این صبر و تقوا، آنها را به رستگاری و مقامات معنوی عالی میرساند. دیدگاه انسان در برابر بلاها تعیین کننده است: مؤمن همه سختیها را از سوی خدا میداند و آنها را یا کفاره گناه، یا سبب تعالی روح، یا راهی برای آزمون و تربیت خود میبیند.
چنین انسانی پس از وقوع بلا علت آن را در خود جستجو میکند، با نیایش برای رفع مشکل به خدا پناه میبرد، استغفار میکند و سپس با شکرگزاری، ذکر نامهای جمالی خدا، نمازهای نافله، صبر و تسلیم، مسیر رشد روحی را از درون بلا مییابد. همین بینش و عمل سبب میشود سختیها به فرصتی برای تطهیر درون و نزدیک شدن به خداوند تبدیل شود.
آغاز محتوا:
خدای متعال فرموده است: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ فِی کَبَدٍ»؛ همانا ما انسان را در سختی و رنج آفریدیم.
- ماهیت سختی در آفرینش انسان و عالم ماده:
به طور کلی مشکلات و درد های انسان به دو دسته تقسیم می شود : 1- مربوط به تکوین و خلقت انسان هست : مربوط به ساختار تکوینی عالم ماده هست ، به بیان دیگر مشکلات اولیه ما ساختار تکوینی دارد و مربوط به خلقت عالم هست (وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ فِی کَبَدٍ):
این آیه بیان میکند که آفرینش تکوینی انسان با سختی و مشکلات همراه است. ساختار جهان مادی چنین اقتضائاتی دارد که ذاتی و اجتناب ناپذیرند و زوال پذیر نیستند. عالم ماده مطابق طبیعت ذاتی خود عمل میکند و همین ماهیت، منشأ بخشی از رنج هاست.
بهعنوان مثال، آتش به موجب ساختار اولیه خود سوزاننده و آب به موجب طبیعت خود خنک کننده است. اگر به طور طبیعی دست انسان با آتش تماس پیدا کند، میسوزد و این خاصیت آتش نقص محسوب نمیشود؛ بلکه ذات و طبیعت آن چنین است.
- نمونههای سختی ذاتی در زندگی:
سختیهایی که از عالم ماده به انسان میرسد، قهری و طبیعی بوده و قابل درمان یا حذف نیست. همانند کوهنوردی که برای رسیدن به قله متحمل رنج و خستگی میشود، یا انسانی که در اثر سقوط دچار شکستگی میشود. اینها پیامدهای طبیعیِ ساختار بدن و ماهیت جهان هستند.
- دسته 2: سختیهای ثانویه و وابسته به انتخاب:
علاوه بر سختیهای ذاتی، مشکلات دیگری نیز وجود دارد که ناشی از انتخابها، نیتها و اعمال فرد است. این دسته به ساختار تکوینی مربوط نمیشود، بلکه حاصل مسیرهایی است که انسان خود برمیگزیند. سختی و رنج در این دسته، با توجه به ایمان یا بیایمانی انسان، تنوع و شدت پیدا میکند.
- تفاوت رویکرد مؤمن و غیرمؤمن:
مؤمنان، حتی اگر ضعیف باشند، در رویارویی با مشکلات با صبر و رضایت برخورد میکنند. در مقابل، غیرمؤمنان در برابر سختیها اعتراض و ناشکیبایی میکنند، حتی اگر آن مشکلات نتیجه انتخاب خودشان باشد. تنها اولیای الهی و بندگان مخلص، تمامی تدبیر امور خود را به خدا میسپارند، در برابر او تسلیم اند، اندوهی ندارند و در بلاها صبری مطلق دارند. (چون تقوا دارند، صبور هستند در زندگی و صبر آنها را نجات می دهد)
- نگرش توحیدی در مواجهه با سختیها:
نوع نگاه انسان به بلاها تعیین میکند که چگونه با آنها مواجه شود. کسی که دارای معرفت توحیدی است، همه مشکلات را از ناحیه خداوند میداند و در برابر آنها شاکر، راضی و صبور است. این فرد باور دارد که بلاها سه حکمت دارند:
1. کفاره گناهان
2. وسیله تعالی روح
3. آزمایش و تربیت الهی
- بررسی علل درونی پس از وقوع بلا:
مؤمن پس از وقوع مصیبت، در درون خود علت را جستجو میکند تا مشخص شود که آیا ریشه آن در گناه بوده، نتیجه امتحان الهی است یا وسیله ای برای تعالی روح. اگر انسان مومن باشد صابر، راضی و تسلیم هست در برابر بلاها و میداند که این بلاها ریشه در خود او دارد.
- مراحل برخورد صحیح با بلاها:
1. پذیرش این حقیقت که بلا از جانب خداوند است و بررسی علت آن.
2. توسل و دعا برای برطرف شدن مشکل.
3. استغفار در صورت وجود گناه یا به عنوان گامی برای بالا بردن روح.
4. سپردن مسیر به دست خدا و اجازه دادن به او برای تعالی انسان از دل همان بلا.
- راهکارهای عبور از سختی با رشد معنوی:
1- شکرگزاری در همه حالات و صدقه دادن.
2- ذکر اسمای الهی چون رئوف، رحیم، غفار و تواب.
3- نمازهای نافله برای ارتباط بیشتر با خداوند.
4- صبر و بردباری در برابر حوادث.
5- تسلیم در برابر تقدیر الهی و اعتماد به حکمت او.
نتیجه چنین رویکردی، تبدیل بلا به بستری برای تزکیه نفس و رسیدن به قرب الهی است.
این نکته قابل توجه هست که:
افراد مذهبی که فقط به ظاهر شریعت آگاه هستند و عمل می کنند، به راحتی در ارتباط با هر چیزی نظر می دهند و قضاوت میکنند گویا از علل باطنی عالم با خبر هستند و به علم الهی نزدیک شده اند و علل هر حادثه ای را می دانند و در نتیجه چون فقط به ظاهر شریعت می نگرند و غرور، عجب و سطحی نگری که در آنها وجود دارد آنها را دچار مشکلات می کند. آنها فکر می کنند با عبادت ظاهری و مختصری که دارند تمام اسرار توحید ، حکمت های الهی را می دانند و مورد عنایت خاص خداوند قرار گرفته اند . انسان مومن باید مراقب باشد که دچار این مشکل و بلا نشود.
در نهایت انسان باید دید خود را متعالی کند و در برابر پیدایش بلاها زود قضاوت نکند و به خداوند توکل کند .