آثار حکمی استاد مهدی خدابنده

  • سایر
  • روش طلب معنویات از خداوند

روش طلب معنویات از خداوند

بسم‌الله الرحمن الرحیم

خلاصه محتوا:

موضوع اصلی روش صحیح طلب معنویات از خداوند است. در این محتوا اصول و نکات متعددی  برای این مسیر بیان می‌شود. ابتدا تأکید می‌شود که هر درخواست از خدا باید بر اساس ظرفیت و آمادگی روحی انسان باشد و اصل «تدریج» رعایت گردد؛ یعنی نباید دفعتاً همه مراتب معنوی را طلب کرد، بلکه باید از خواسته‌های کوچک شروع و به تدریج به مقامات بالاتر رسید. این اصل هم شامل ترتیب در میزان خواسته‌ها است و هم متناسب‌ سازی درخواست با ظرفیت وجودی شخص. 

سپس بیان می شود ظرفیت انسان با نیت، عمل، شعور، ایمان و فضائل درونی او شکل می‌گیرد. بنابراین خواسته‌های ما باید متناسب با شاکله (ساختار روحی) فرد باشد. علاوه بر این، انسان باید تشخیص دهد که آنچه بر زبان می‌آورد، با آنچه در عمق قلب می‌خواهد، همسو باشد تا از «طلب ظاهری بدون حقیقت باطنی» دوری شود. 

از دیگر اصول مهم، اطمینان کامل به لطف و رحمت الهی است؛ یعنی باور عمیق و بدون شک که خداوند مهربان است و به بنده خود توجه و عنایت دارد. همچنین باید موانع تکوینی معنویت – نظیر حسادت، کینه، جهل، غرور و خود خواهی – شناسایی و برطرف شوند، زیرا وجود این حجاب‌ها مانع اجابت دعا می‌شود. نکته کلیدی دیگر، عدم تناقض در طلب دنیا و آخرت است؛ فرد باید تکلیف خود را روشن کند که کدام را می‌خواهد تا حرکت معنوی‌اش قفل نشود. 

توحید در طلب نیز تأکید دارد؛ یعنی درخواست تنها از خدا و نه از غیر او، مگر در قالب اسباب مشروعی که خود خدا قرار داده است. شناخت «خود» و شناخت «خدا» برای داشتن یک درخواست صحیح ضروری است؛ باید هم فضائل و رذائل خود را دانست و هم اسماء و صفات خدا را شناخت. 

همچنین تبیین می شود که برخی خواسته‌ها ذاتاً قابل تحقق نیستند یا فراتر از ظرفیت انسان‌اند و نباید از خدا مطالبه شوند. بعضی درخواست‌ها نیز زمان خاص خود را دارند یا به آخرت موکول می‌شوند یا به شکلی دیگر پاسخ می‌گیرند. پاسخ‌های خدایی همیشه بر اساس حکمت، علم، رحمت و با رعایت ساختار عالم و اسباب آن است. 

در پایان، تأکید می‌شود که تمرکز بر رحمت و لطف خداوند می‌تواند قفل‌های بسته را بگشاید و دایره فیض او را در زندگی انسان گسترش دهد. 

آغاز محتوا:

 پرسش اصلی این است که چگونه باید معنویات را از خداوند بخواهیم؟ به چه شیوه و در چه قالبی؟ و با چه ساختاری طلب و درخواست خود را مطرح کنیم؟ زمانی که در مقام درخواست از خداوند برمی‌آییم، باید توجه کنیم که طلب ما چه ویژگی‌هایی داشته باشد و بر چه مبانی و اصولی استوار باشد. 

  • اصل اول: رعایت تدریج در طلب معنویات 

هرگاه انسان از خداوند خواسته‌ ای دارد، باید آن طلب را بر پایه ‌ی اصولی شکل دهد. نخستین اصل، توجه به «اصل تدریج» است.  معنویات را باید به ‌تدریج از خداوند خواست، نه به‌ صورت دفعی و یک ‌باره. 

انسان در لحظه، ظرفیت و استعداد دریافت همه‌ ی مراتب معنویت را ندارد؛ بلکه این قابلیت به‌ مرور و با آمادگی روحی ایجاد می‌شود. باید از امور معنوی کوچک آغاز کرد و پله ‌پله به سوی امور بزرگ‌ تر پیش رفت. 

خواسته‌های کوچک را می‌توان از امام ‌زادگان یا اولیای الهی طلب کرد، و خواسته‌های بزرگ ‌تر را از امامان معصوم و در نهایت از ذات اقدس الهی. 

تلاش برای دستیابی دفعی به مطلوبات بسیار بزرگ، می‌تواند موجب بازماندن از توفیق شود. 

  • اصل دوم: درخواست متناسب با ظرفیت وجودی

 هر کس به اندازه‌ی وسعت وجودی خود تکلیف دارد و خدا نیز بیش از توان انسان تکلیفی بر او نمی‌نهد: «لایُکَلِفُ‌الله نَفساً إلّا وُسَعَها». برنامه‌ ی عبودیت و دعا نیز به وسعت روحی و ظرفیت وجودی فرد بستگی دارد. 

میزان و نوع خواسته‌های انسان نشان‌ دهنده‌ ی گستره‌ی روح اوست؛ انسان‌های کوچک، خواسته‌های کوچک و محدود دارند، و انسان‌های بزرگ، آرزوها و مطالبات وسیع‌ تر. 

  •  اصل سوم: توجه به «شاکله»‌ وجودی در طلب 

انسان باید با توجه به شناختی که از «شاکله»‌ وجودی خود دارد، دعا کند. 

شاکله، همان ساختار و وسعت وجودی انسان است که از نیت‌ها، اعمال، ادراکات و فضایل روحی او شکل گرفته است. پشتوانه هر دعا، شاکله‌ وجودی انسان است. 

به همان صورت که عطای الهی نیز بر اساس شاکله‌ الهی صورت می‌گیرد (یعنی مطابق اسماء و صفات الهی)، دعا و طلب انسان نیز باید ریشه در شاکله‌ی خود او داشته باشد. 

  • اصل چهارم: تجلی شاکله در استعدادها و علایق 

شاکله‌ی وجودی انسان خود را در دو حوزه نشان می‌دهد: 

1. استعدادها: ظرفیت‌ها و توانایی‌های انسان، همانند میوه‌ای که از درخت شاکله می‌روید. 

2.علایق و تمایلات بالفعل: این تمایلات، روح انسان را با همه ظرفیت خود به میدان می‌آورد. 

نوع و شدت علایق انسان، نشان ‌دهنده‌ی گستره و محتوای روح اوست. از روی علایق و گرایش‌های فرد می‌توان ظرفیت و استعداد واقعی‌اش را شناخت. 

  • اصل پنجم: صداقت در خواسته‌ها 

در دعا و طلب، باید صداقت کامل وجود داشته باشد. باید دید که حقیقتاً چه چیزی مورد طلب قلبی ماست؛ زیرا گاه چیزی را به زبان می‌طلبیم، اما آنچه واقعاً می‌خواهیم چیز دیگری است.  خواسته‌ی واقعی، همان است که برای رسیدن به آن حاضر باشیم تمام توان خود را به‌ کار گیریم و بر موانع و مشکلات غلبه کنیم. 

تمرکز روح انسان همیشه بر خواسته ‌ی حقیقی اوست؛ یعنی آن هدفی که عمق جانش را درگیر کرده است. 

  •  اصل ششم: یقین به لطف و رحمت الهی 

در خواستن معنویات، باید به لطف، رحمت و عنایت الهی یقین داشت. این یقین باید آن‌چنان در وجود انسان نفوذ کند که کوچک ‌ترین شکی باقی نماند. طلبی که بر پایه ‌ی یقین به لطف الهی شکل گرفته باشد، بی‌تردید پاسخ داده می‌شود. 

  •  اصل هفتم: شناخت موانع تکوینی طلب 

هرچند انسان باید به شاکله و فضایل خود آگاه باشد، اما از حجاب‌ها و ظلمت‌های روحی نیز نباید غافل شود. موانعی چون حسادت، کینه، جهل، عجب، غرور، استقلال ‌طلبی و مالکیت ‌خواهی، از جمله آلودگی‌هایی هستند که مانع استجابت دعا می‌شوند. رفع این موانع، لازمه‌ ی قبول شدن درخواست معنوی نزد خداوند است. 

——————————————————————–

  •  اصل هشتم: عدم تناقض میان دنیا و آخرت در طلب 

وقتی انسان از خداوند معنویتی را می‌خواهد، باید روشن باشد که در قلب خود کدام را برمی‌گزیند: دنیا یا آخرت. اگر این تناقض در دل انسان وجود داشته باشد که هم دل به دنیا بسته است و هم ادعای طلب آخرت می‌کند، حرکت معنوی او قفل و متوقف می‌شود. 

انسان باید با رجوع به درون، مشخص کند که دنیا را بیشتر می‌خواهد یا آخرت را؛ سپس بر مبنای همان، دعا و درخواستش را تنظیم نماید. 

  • اصل نهم: پرهیز از توجه به چند مبدأ در برآوردن خواسته‌ها 

در طلب معنویات، نباید هم ‌زمان به خداوند و به بندگان یا وسایل ظاهری متوسل شد. 

اگر انسان هم از خدا بخواهد و هم به توان و یاری خلق تکیه کند، گرفتار نوعی شرک پنهان شده است. معنویات باید تنها از مبدأ الهی که کمال مطلق است خواسته شود؛ اتکا به غیر او، نقص در معرفت توحیدی را نشان می‌دهد. 

  • اصل دهم: اخلاص در مراجعه به خداوند 

برخی فقط زمانی به خداوند رو می‌آورند که از همه‌ی راه‌های طبیعی مأیوس شده‌اند، و این رو آوردن از سرِ ناچاری است نه از روی اعتقاد قلبی. چنین دعایی به دلیل نبود اخلاص، معمولاً مورد توجه و اجابت الهی قرار نمی‌گیرد. طلب معنوی باید بر محور ایمان و اعتقاد به قدرت و مهربانی خدا شکل گیرد، نه صرفاً به خاطر بسته بودن سایر راه‌ها. 

  • اصل یازدهم: شناخت شاکله‌ خود و شاکله‌ی خداوند 

برای طلب صحیح، انسان باید هم خود را به ‌درستی بشناسد و هم صفات خداوند را. شناخت خود یعنی دیدن فضایل و رذایل، نیت‌ها، و اعمال خویش. شناخت خداوند یعنی آگاهی به اسماء و صفات او، از جمله غفور، تواب، رحیم، علیم، صمد، غنی، رئوف و غیره. تنها با توجه توأمان به شاکله‌ ی خود و شاکله ‌ی الهی است که انسان می‌تواند درخواست مناسبی از خداوند طرح کند. 

  •  اصل دوازدهم: توجه به امکان ذاتی خواسته‌ها 

برخی خواسته‌ها ذاتاً قابل تحقق نیستند؛ این به معنای بخل یا ناتوانی خداوند نیست، بلکه از محال بودن ذاتی آن خواسته ناشی می‌شود. بعضی خواسته‌ها بیش از ظرفیت و لیاقت دعا ‌کننده است و تا این صلاحیت حاصل نشود، اجابت صورت نمی‌گیرد. برخی خواسته‌ها با تأخیر برآورده می‌شوند تا انسان به آمادگی لازم برسد. گاهی اجابت به جهان پس از مرگ واگذار می‌شود تا به ‌عنوان ذخیره‌ی آخرت قرار گیرد. در برخی موارد، پاسخ به شکل جایگزین عملی می‌شود؛ خداوند به ‌حکم حکمتش آنچه را اصلح است اعطا می‌کند. 

  •  اصل سیزدهم: هماهنگی اجابت دعا با کل نظام خلقت 

خداوند هنگام اجابت، تنها فرد را نمی‌بیند، بلکه کل نظام هستی، اسماء خود، شاکله‌ ی بنده و مجموعه‌ی نظام آفرینش را در نظر می‌گیرد. اجابت بر اساس جمع میان رحمت و حکمت و در چارچوب ربوبیت مطلقه ‌ی خداست که شامل عدل، علم، قدرت، رأفت و سایر صفات جمالی و جلالی اوست. 

  •  اصل چهاردهم: عدم اخلال در ساختار عالم 

معنویتی که بنده طلب می‌کند و رحمتی که درخواست می‌نماید، نباید نظام و ساختار عالم را بر هم بزند. فیض الهی باید با حفظ ترتیب و علل و اسباب جاری در عالم به انسان برسد. 

  • اصل پانزدهم: غلبه ‌ی نگاه به رحمت الهی در دعا 

خداوند عادل، حکیم و غنی است، اما در هنگام دعا باید توجه اصلی بر رحمت و لطف او متمرکز باشد. تمرکز بر رحمت الهی قفل‌های معنوی را می‌گشاید و سبب وسعت یافتن دایره‌ ی فیض می‌شود. 

  •  اصل شانزدهم: شیوه‌ی الهی در گشودن گره‌ها 

هر گره و مشکلی که قرار هست باز شود، یا مستقیماً به عنایت خداوند گشوده می‌شود یا از طریق اسباب و علل مقدر.

گفتارهای مشابه