آثار حکمی استاد مهدی خدابنده

  • سایر
  • نکات سلوکی – بخش سیزدهم

نکات سلوکی – بخش سیزدهم

  • خلاصه محتوا:

در این محتوا موضوع «بلاها و فلسفه آن‌ها» در سیر و سلوک بررسی می‌شود و نکات ذیل بیان می‌گردد: 

– فلسفه آفرینش گیاهان و حیوانات: یکی از حکمت‌های آفرینش این موجودات، پذیرش بلا به جای انسان است. خشک شدن درخت یا مرگ حیوان، به معنای سپر شدن آن در برابر بلای صاحبش است. بنابراین لازم است با محبت و رسیدگی به مخلوقات همراه بود تا آن‌ها خدمت متقابل کنند. 

– منحصر ساختن خواسته‌ها به خداوند: درخواست از غیر خداوند، بی‌توجهی به علم، قدرت و رحمت الهی است. ارتباط تمام اجزای هستی اقتضا می‌کند که خوشحال کردن انسان یا حیوانی، خود موجب خوشحالی انسان شود. 

– تأثیر اخلاق بر انتقال گناه: بدرفتاری موجب انتقال گناه طرف مقابل به فرد بدرفتار می‌شود و عکس آن نیز صادق است. 

– دفع بلا از طریق اعمال دینی: امر به معروف و نهی از منکر صادقانه، انجام واجبات و قربانی کردن، موجب رفع بلا و گناهان می‌شود. 

– شیوه صحیح دعا و ذکر: دعا باید با توجه، استمرار، نیت خالص و تسلیم به مشیت حق انجام شود. ذکر ابتدا با توجه به خود ذکر، سپس با توجه به «مذکور» مؤثر واقع می‌شود. دعا با شک به رحمت خداوند مستجاب نمی‌گردد. 

– آفات سالک: یکی از آسیب‌های رایج، بزرگ ‌نمایی استاد و مطرح کردن خود به واسطه اوست که ریشه شیطانی دارد. استاد حقیقی باید برای همه مردم باشد، نه گروه خاص، چنانکه روش انبیا این‌گونه بوده است. 

– شناخت مضرات و رذایل: پذیرش ضرر نباید صرفاً از راه تجربه عملی (مانند کار خطرناک) باشد، بلکه باید با تعقل و تعبد پذیرفت. 

– هدف دعا: آنچه طلب می‌شود باید همراه با تسلیم به اراده الهی باشد و بر اساس یقین به خیر آن باشد. انبیا همیشه خیرات را طلب می‌کنند و به یقین می‌دانند که خیر برایشان مقدر می‌شود. 

– شرایط اجابت دعا: تسلیم به احکام الهی، یقین به لطف خدا، بریدن از اسباب مادی، امید به رحمت و ربوبیت الهی. عدم یقین، مانع اجابت دعاست. 

– نوع عطای الهی: برخی نعمت‌ها بر اساس حکمت الهی و برخی بر اساس رحمت او داده می‌شوند. انسان باید امید به خدا داشته باشد و در دعا برای دیگران، نفسانیت را کنار بگذارد. 

– زمان دعا: هنگام پیدا شدن حال خاص باید دعا کرد و سپس به بندگی پرداخت و منتظر پاسخ ماند. نتیجه‌گیری شتاب‌زده جایز نیست. 

– تمسک به محکمات: اهل معرفت باید بر محکمات دین تکیه کنند و متشابهات را اساس قرار ندهند. 

– آداب روضه برای دفع بلا: 

  1. قربانی در همان محل روضه. 

  2. استغفار برای حاضرین. 

  3. پرداخت رد مظالم به نیت حاضرین. 

  نیت برگزارکننده باید کاملاً خالص باشد و خود او فعالانه در برگزاری روضه نقش داشته باشد. 

– هشدار به سالک: شیطان همواره در مسیر سلوک در کمین منحرف کردن سالک است. لازم است از خداوند توفیق بندگی طلب شود. 

  •  فلسفه آفرینش گیاهان و حیوانات به عنوان سپر بلای انسان  :

فلسفه آفرینش گیاهان، حیوانات و سایر مخلوقات غیرانسانی، یکی از جهات آن است که این موجودات به‌عنوان سپر بلا برای انسان عمل می‌کنند. این موجودات آمده‌اند تا بلاهای انسان را به جان بخرند. 

به عنوان نمونه، وقتی درختی خشک می‌شود در واقع بلایی که باید به صاحب آن برسد را به خود گرفته است. حیوانی که می‌میرد نیز همین‌گونه است؛ او سپر بلای صاحب خود شده است. بنابراین، وقتی چنین موجوداتی به ما خدمت می‌کنند، وظیفه ماست که در برابر آن‌ها بی‌تفاوت نباشیم. 

اگر حیوانی در اختیار دارید، لازم است به آب و غذای او رسیدگی کنید. اگر در باغ خود گیاه یا درختی دارید، باید با علاقه ‌مندی و محبت آنها را هرس کنید، کود مناسب بدهید، آبیاری کنید و شرایط مناسب برای رشدشان را فراهم کنید تا آن‌ها نیز خدمت خود را ادامه داده و پاسخ محبت شما را بدهند. هر حیوان یا گیاهی که در خانه شما بمیرد یا خشک شود، در حقیقت بلایی را که قرار بوده به شما وارد شود، متحمل شده و مصیبت شما را پذیرفته است.

  • درخواست حاجات از خداوند و معنای آن :

حاجات و خواسته‌های خود را تنها از خداوند بخواهید. این امر به معنای توجه به رحمت، تدبیر و حکمت الهی است. وقتی خواسته‌ای را از غیر خداوند می‌طلبیم، به این معناست که نسبت به حکمت، قدرت، تدبیر و علم الهی و رحمت او بی‌توجهی کرده ‌ایم. 

انسان وقتی بتواند فرد مؤمنی را خوشحال کند، یا حتی حیوان یا گیاهی را شاد نماید و به او توجه کند، خودش نیز احساس خوشحالی خواهد کرد. این به خاطر پیوستگی کامل تمام اجزای عالم هستی است؛ هستی در حقیقت واحدی است که اجزای آن با یکدیگر در ارتباط و اتصال هستند و نور غیب خداوند در جای ‌جای آن جریان دارد. وظیفه انسان این است که خود را آماده جذب این نور غیب کرده و در معرض نَفَحات الهی قرار دهد.

  • تأثیر رفتار نیک و بد بر انتقال آثار معنوی: 

وقتی انسانی به فرد دیگری بدرفتاری می‌کند، در واقع گناهان او به این فرد منتقل می‌شود. با بدرفتاری تو، او پاک می‌شود و در حقیقت جبران آن ظلمی که به وی کرده‌ای، در انتقال گناهانش به توست. این امر بر اساس عدل الهی و پیوستگی بین اجزای عالم است: «بِالعَدلِ قامَتِ السَموات وَ الاَرض». 

اگر امر به معروف و نهی از منکر به‌ صورت صادقانه انجام شود، می‌تواند بلاهای گوینده آن را از بین ببرد. چه در قالب مستحب و چه در واجب، این عمل سبب دفع بلا و رفع گناه می‌شود. حتی قربانی کردن نیز می‌تواند دفع‌ کننده بلا باشد.

  • منشأ بلاها و روش درخواست از خداوند :

بلاهایی که به انسان می‌رسد، یا نتیجه اخلاق، افکار و نیت‌های بد خود اوست، یا از ناحیه دیگران ایجاد می‌شود. مؤمن اگر در خواسته‌های خود از خداوند تمرکز و توجه داشته باشد و حاجاتش را با نیت پاک و استمرار در طلب همراه کند، این استمرار بندگی نهایتاً به اجابت خواهد رسید. 

ذکر و یاد خدا را باید با میل و رغبت بر زبان آورد. ذکر گفتن در حالت کسالت، بی‌حوصلگی یا از روی تکلّف با دیگران، بی‌ثمر است. ذکر باید با توجه و تمرکز همراه باشد؛ ابتدا توجه به خود ذکر و سپس توجه به «مذکور» یعنی ذات الهی. اصل توجه به ذکر، در حقیقت برای رسیدن به توجه به «مذکور» است. کسی که هنگام ذکر گفتن به خداوند بی‌توجه است، نباید توقع داشته باشد که خداوند نیز به او توجه کند.

  •  آفت بزرگ کردن بیش از حد استاد سلوک: 

در مسیر سلوک، یکی از آفات این است که سالک استاد خود را بیش از اندازه بزرگ می‌کند. این بزرگ ‌نمایی معمولاً با هدف مطرح کردن و جلوه دادن خود سالک است، گویی می‌خواهد بگوید که به بزرگان متصل است. این کار شیطانی است؛ تمجید دیگران برای تمجید خود. 

استاد سلوک حقیقی نباید روش «خواص‌گزینی» را پیش بگیرد. این روش غلط، بیشتر در میان برخی فرق صوفیه رایج بوده است، در حالی که سیره پیامبران و ائمه معصومین، هدایت همه مردم بوده است نه فقط افراد خاص.

  • شناخت ضرر رذائل اخلاقی و روش‌های آن  :

وقتی انسان بخواهد به زیان یک رذیله اخلاقی پی ببرد، این آگاهی یا از راه تعبد و پذیرش آیات و احادیث حاصل می‌شود، یا از راه تعقل، یا از طریق تجربه شخصی. اما آیا لازم است هر کاری را تجربه کنیم؟ مثلاً کسی برای فهم ضرر سم خوردن یا پرت شدن از بلندی نیاز ندارد آن را تجربه کند؛ بلکه باید از طریق تعقل یا تعبد آن را بشناسد.

  •  همراه کردن خواسته با تسلیم در برابر حق  :

مؤمن باید خواسته‌های خود را با تسلیم کامل در برابر خداوند همراه سازد. آنچه را از خدا می‌طلبد با تمام وجود بخواهد و نتیجه را به خداوند بسپارد تا او تدبیر کند. کسانی که از خداوند، خود او را نمی‌خواهند و تنها دنیا را طلب می‌کنند، خداوند دنیا را به آنها می‌دهد. و آنان که آخرت را طلب دارند، خداوند آخرت را به ایشان عطا خواهد کرد. 

انبیا، چیزهایی را از خدا طلب می‌کردند که یقین داشتند در آن خیری است؛ خدواند نیز بر اساس حکمت و رحمتش همان را به آنها عطا می‌کرد. بنابراین، اگر خواسته مؤمن با تسلیم همراه باشد و یقین به لطف و رحمت الهی در دلش باشد، اجابت آن تسریع خواهد شد.

در همه خواسته‌ها، مؤمن باید از اسباب و علل ظاهری دل بکند و به لطف و رحمت حق امید داشته باشد تا خداوند آن خواسته را به انجام رساند. صرفِ خواستن کافی نیست؛ انسان باید برای رسیدن به هر مقصودی تلاش کند. 

۲. شرط رهایی از تعلقات برای اجابت دعا:

پاسخ‌ گویی خداوند به خواسته‌ها مشروط است. نخست، رها شدن از همه تعلقات لازم است. دوم، امید یافتن به خداوند و اتکای کامل به ربوبیت و حکمت او اهمیت دارد. مؤمن باید از تکیه بر اسباب و علل و حتی از تکیه بر نفس یا مفهوم لفظی «ذکر» خودداری کند و نظر خود را صرفاً متوجه ذات «مذکور» نماید.  بنابراین خواسته های مومن باید مبتنی بر یقین به لطف و  رحمت الهی و خیر بودن خواسته های خود باشد (یعنی یقین داشته باشد آن چیزی که از خداوند می خواهد خیر است) تا خداوند آن را به اجابت برساند. مومن در خواسته های خود باید وحدت داشته باشد، از خداوند کمالات و آخرت را طلب کند به بیان دیگر مومن نباید هم خدا را بخواهد، هم دنیا را  بخواهد بلکه در طلب خود باید وحدت را در نظر بگیرد. کسی که سالک الی الله هست حق ندارد بدون اذن خداوند در عالم و در دیگران  تصرف داشته باشد بلکه باید ابتدا استعلام بگیرد و استخاره کند. انسان مومن  برای تصرف کردن باید مطمئن باشد و یقین به اذن الهی پیدا کند. برای اینکار یا با ذکر یا با عبادت متصل به خداوند می شود تا به او پاسخش الهام شود. (استخاره ، استعلام ، الهام قلبی). مومن باید اظهار فقر و عجز خود را به حق بنمایاند و سپس پاسخ سوال خود را بگیرد. انبیاء بر اساس تخیل خود تقلید و از خدا چیزی را طلب نمی کردند ، طلب انبیاء یقین توحیدی بود بر اساس یقین در توحید ، اخلاص در توحید ، یقین به رحمت الهی، اعتماد به لطف و حکمت و ربوبیت خداوند بود و خداوند با توجه به این موضوع به آنان پاسخ می داد. اگر کسی شک به رحمت، حکمت و قدرت خداوند داشته باشد پاسخی دریافت نخواهد کرد. تقاضای رحمت از خداوند تقاضای همه خوبی ها است .برخی نعمت ها بر اساس حکمت داده می شود و برخی بر اساس رحمت داده می شود، خداوند گر ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری .

  • توجه مومن در دعا کردن برای دیگران و دریافت نعمت:

 مومن در دعا هایی که برای دیگران می کند باید نفسانیت در آن ها نداشته باشد ، وقتی دعا برای خود می کند ممکن است نفسانیت داشته باشد. انسان مومن باید خیر را با بصیرت و با حکمت شناسایی کند.

انسان مومن در طلب خیرات نباید کم صبری و عجله کند زیرا هر نعمتی در زمان خاص خود به انسان داده می شود. نعمتی که خداوند به انسان می خواهد بدهد نظامات کل عام هستی را در نظر می گیرد.

۳. تمسک به محکمات و پرهیز از متشابهات:

انسان  به‌ ویژه ولیّ خدا (انسان سالک)  باید به «محکمات» تمسک جوید و از متشابهات پرهیز کند. توقف و تکیه بر مُحکَمات در مسیر سلوک الزامی است و تمسک به متشابهات می‌تواند موجب گمراهی شود. 

۴. بخشش دانش و عدم توقع پاداش:

عارف و مؤمن باید معارف خود را بی ‌دریغ و بدون مطالبه‌ ی پاداش در اختیار دیگران بگذارد. انتقال معارف نباید مشروط به گرفتن نفع یا انتظار جبران از سوی دیگران باشد. 

۵. آداب برگزاری مجالس عزاداری برای دفع بلا:

انسانی که برای اهل بیت (ع) به ویژه برای امام حسین (ع) مجلس عزاداری و روضه برپا می‌کند، با نیت دفع بلا باید آداب زیر را رعایت نماید: 

۱. پاک‌ سازی مکان مجلس: در محل روضه، باید محیط را از هر آلودگی معنوی و حتی ظاهری پیراست تا مجلس بیشترین تأثیر معنوی را داشته باشد. 

۲. طلب استغفار برای حاضران: هم صاحب مجلس و هم خود حاضران باید به نیت پاکی مجلس، پیوسته آمرزش‌ خواهی کنند. 

۳. ادای رد مظالم: صاحب مجلس باید مقداری «رد مظالم» به نیت حاضران پرداخت نماید. 

۴. قربانی به نیت حاضران: انجام قربانی، با نیت خالص، مؤثر در رفع بلاست. 

۵. اخلاص نیت: تمامی این امور باید با نیت صددرصد خالص و یقین به لطف و رحمت الهی انجام شود. 

۶. ضرورت تلاش شخصی صاحب مجلس:

صاحب مجلس نباید صرفاً به برگزاری ظاهری جلسه بسنده کند، بلکه باید خود در تمام مراحل فعال باشد، تلاش کند و شخصاً در برپایی مجلس نقش‌آفرین باشد. 

۷. کمین شیطان بر راه سالک:

شیطان همواره بر سر راه سالکان سلوک می‌نشیند تا با اغفال، آنان را از مسیر منصرف کند. این خطر دائمی است و سالک باید با توفیق عبادت و بندگی که از خداوند طلب می‌کند، همواره در حال مراقبت باشد. 

گفتارهای مشابه