آثار حکمی استاد مهدی خدابنده

مبانی و علل تجلی میل در انسان

خلاصه محتوا:

این محتوا در حوزه معرفت نفس و حکمت الهی، به تبیین جایگاه، منشأ، و علل تجلی میل در انسان می‌پردازد. ابتدا مسئله میل را از حیث برخورد انسانی با آن مطرح و توضیح داده می شود که برای اصلاح میل‌ها باید افکار و اندیشه‌ها را تغییر داد، زیرا ریشه میل‌ها همان تفکر و نیت انسان است. تغییر اندیشه منشأ تغییر میل و در نتیجه تحول در شخصیت انسان می‌شود.

سپس بیان می‌شود که فهم هر حقیقت معرفتی وابسته به توفیق الهی است؛ توفیق، نتیجه اعمال خیر، نیت‌های پاک و ملکات روحی نیک است. هرگاه انسان به حقیقتی معرفتی دست می‌یابد، این دریافت نوعی پاداش الهی در برابر عمل صالح است و خداوند معرفت را از طریق قلب به انسان القا می‌کند.

در ادامه، پنج نکته اساسی در مواجهه با میل  بیان می‌شود:

1. مبانی میل: اصول و زیرساخت‌های روحی و وجودی که میل بر آنها بنا شده است. 

2. مبادی میل: منبع و خاستگاه میل؛ اینکه از عقل، قلب، وهم یا خیال نشأت می‌گیرد. 

3. علل قابلی میل: ملکات، اعمال صالح و نیت‌هایی که قابلیت پذیرش میل را در انسان ایجاد کرده‌اند. 

4. علل ایجادی میل: فاعل حقیقی ایجاد میل، که خداوند یا عقل مجرد الهی است. 

5. مجاری میانی میل: مسیر و کانال ظهور میل از روح تا قلب انسان.

بر اساس دو قاعده علیت و سنخیت، هر میل دارای علت متناسب با خود است و میان عمل خیر و میل حاصل‌ شده رابطه سنخیتی برقرار است؛ زیرا میل پاداشی از سنخ عمل صالح است.

در ادامه تأکید می‌شود که تشخیص اینکه هر عمل خیر موجب ظهور کدام تجلی الهی می‌شود، تنها از شأن ولی معصوم برمی‌آید. تجلیات الهی از سه نوع‌اند: ذاتی، وصفی و فعلی؛ و هر یک شدت، ضعف و کثرت دارند. در عالم امیال نیز همین اصل برقرار است؛ میل‌ها ریشه در تجلیات اسمای الهی دارند.

در مرتبه عمیق‌تر، توضیح داده می شود که تکثر امیال ناشی از تکثر اسماء الهی است و هر میل در انسان مظهر یکی از این اسماء می‌گردد. وقتی میل در قلب ظهور می‌کند، در حقیقت تجلی یکی از اسماء خداست که از مجرای وجود انسان و عین ثابت او عبور کرده و در روح متناسب با خُلق و ملکاتش جلوه‌گر شده است.

در پایان، بیان می‌شود که اسماء الهی در سه قالب تجلی دارند:

– به صورت ذات اشیاء (اسماء ذاتی مانند صمد و غنی) 

– به صورت ادراکات و معرفت‌های علمیه (تجلی اسماء علیم و خبیر) 

– به صورت امیال و افعال (تجلی اسماء وصفی در قلب و عمل انسان)

بنابراین، میل در انسان صرفاً یک حالت نفسانی نیست بلکه تجلی اسماء الهی در مرتبه وجودی خاص انسان است. هر میل برگرفته از نور الهی است و ریشه در مناسبات روح و اعمال صالح دارد.

آغاز محتوا:

  • مقدمه:

 پرسش اساسی این است که انسان چگونه باید با امیال خود برخورد کند، و آیا میل در انسان پدیده‌ای سطحی و زودگذر است یا دارای مبانی و مبادی عمیق وجودی است؟ آیا میل بدنی است یا روحانی؟ چه آثاری دارد؟

اگر میل‌ها در انسان ظهور و بروز دارند، برای تغییر میل‌ها باید چه کرد؟ پاسخ آن است که برای تغییر امیال افراد، باید افکار آنان تغییر یابد، زیرا ریشه میل‌ها اندیشه‌های انسان است. وقتی افکار دگرگون شوند، امیال متناسب با آن نیز دگرگون خواهند شد، و با تغییر امیال، انسان تغییر می‌کند. پس مسیر تحول انسان از تبدیل فکر آغاز می‌شود.

  • نقش توفیق در فهم حقایق معرفتی:

فهم هر حقیقت معرفتی نیازمند توفیق الهی است؛ توفیق نوعی آمادگی روحی است که با انجام عمل خیر، نیت پاک و ملکات صالح حاصل می‌شود. اعمال خیر موجب پیدایش توفیق می‌گردند، و توفیق زمینه ادراک حقایق را فراهم می‌آورد.

هرگاه انسان حقیقتی را درمی‌یابد، بداند که این ادراک نتیجه اعمال نیک، نیت‌های صالح و ملکات رحمانی اوست. علوم و معارف الهی پاداش اعمال خیرند؛ خداوند در قبال عمل صالح، معرفت را به قلب انسانی القا می‌فرماید و توفیق فهم را عطا می‌کند.

  • شناخت مبانی و مبادی میل:

در ظهور هر میل باید به مبانی آن توجه داشت؛ یعنی میل از چه اصولی و ریشه‌هایی برخاسته است. دوم آن‌که باید مبادی میل شناخته شوند؛ آیا این میل از خیال سرچشمه گرفته است، یا از وهم، یا از عقل، یا از قلب و شهود؟ شناخت مبادی میل شرط فهم صحیح آن است.

سوم، باید علل قابلی میل شناخته شود؛ یعنی چه ملکات و نیات و اعمال خیری انجام شده که موجب آمادگی روح برای ظهور چنین میلی گردیده است. در حقیقت، هر میل متناسب با استعداد روحی و اعمال نیک انسان ظهور می‌کند.

چهارم، باید به علل ایجادی میل توجه کرد؛ یعنی چه موجودی این میل را در قلب انسان ایجاد می‌کند؟ فاعل حقیقی انشای میل همان عقل مفارق یا حضرت حق است که از مرتبه عقل مجرد افاضه می‌کند.

پنجم، باید به مجاری میانی میل توجه داشت؛ یعنی میل از چه مسیرهایی از روح تا قلب عبور کرده است. فهم این مسیر یعنی مجاری ظهور میل برای درک تجلی آن در نفس انسان.

  • تناسب میل با روح و پیدایش آن بر اساس علیت و سنخیت:

ظهور هر میل در انسان علت دارد، و این علت غالباً عمل خیر و رفتار الهی انسان است. هر میل معلول مناسبتی در روح انسان است. از هر ملکه‌ای هر میلی صادر نمی‌شود؛ بلکه میان عمل خیر و میل حاصل‌شده رابطه‌ای از سنخیت وجود دارد. میل، پاداشی از سنخ همان عمل صالح است.

قاعده علیت و سنخیت در اینجا جاری است: چون هر معلولی علت دارد، و هر علت از سنخ معلول خویش است، لذا میل ظاهرشده در روح، از سنخ اعمال خیر و ملکات صالحه انسان است. همان‌ گونه که عبادت، نهاد روح را آماده تجلی میل متناسب خود می‌کند، هر میل نیز پاداشی از اعمال صالح است.

  • تشخیص تجلیات الهی مرتبط با اعمال:

هر عمل خیر زمینه ظهور یکی از تجلیات الهی را فراهم می‌سازد. اما تشخیص اینکه کدام عمل سبب تجلی کدام اسم یا صفت الهی می‌شود، تنها کار ولی معصوم و ولی مطلق است. تجلیات الهی بر سه نوع‌اند:

1. تجلیات ذاتی، مانند صمدیت و غنای الهی؛ 

2. تجلیات وصفی، مانند اسماء سمیع، بصیر، علیم، حکیم؛ 

3. تجلیات فعلی که در عالم افعال نمودار می‌گردند.

همه این تجلیات دارای مراتب کثرت و تشکیک‌اند؛ شدت و ضعف دارند و بی‌نهایت‌اند. شناخت نسبت هر عمل خیر با ظهور یکی از این تجلیات الهی، در حد ادراک ولی الله معصوم است.

  • پیوند ظهور میل با تجلیات اسمای الهی:

ظهور و بروز هر میل در انسان دارای ریشه غیبی و الهی است؛ میل‌ها مبانی، مبادی، مجاری، علل ایجادی و علل قابلی دارند و علاوه بر آن، علل اسمایی نیز دارند. در نگاه سطحی، انسان صرفاً میل را مشاهده می‌کند، اما در نگاه عمیق‌تر می‌بیند که این میل تجلی اسمای الهی است.

در مرحله بالاتر، میل از طریق عقول مجرد و مفارق به عالم قلب انسان می‌رسد، و در نگاه نهایی، منبع آن اسمای الهی است. حقایق اسمای الهی در عقول مفارق تجلی می‌کنند، عقول در قلب انسان انعکاس می‌یابند، و به صورت میل‌ها ظهور می‌کنند. بنابراین، میل در انسان در حقیقت تجلی اسماء الله است. تکثر امیال از تکثر اسماء الله نشأت می‌گیرد، و تشکیک در میل‌ها نیز از تشکیک اسمای الهی سرچشمه می‌گیرد.

  • مجاری و مناسبات روحی در ظهور میل:

اسم الهی که به صورت میل ظاهر می‌شود، از کانال وجودی و عین ثابت انسان عبور می‌کند. هر انسان مجرای نور الهی خاصی دارد که متناسب با خلق و ملکات اوست. بنابراین، مجاری ظهور میل همان عین ثابت انسان است، و این عین ثابت جهت و مناسبت میل را تعیین می‌کند.

  • انواع تجلی اسماء الهی در وجود انسان:

اسمای الهی در سه مرتبه تجلی می‌یابند:

1. تجلی ذاتی: به صورت ذات اشیا؛ اسماء مانند «صمد» و «غنی» ذات اشیا می‌شوند و در حقیقت هستی آنها پنهان‌اند. 

2. تجلی ادراکی: به صورت علوم و معرفت‌ها؛ ادراکات و معارف انسان تجلی اسم علیم و خبیر الهی‌اند. 

3. تجلی میل و فعل: در مرحله سوم، اسماء الهی به صورت امیال در قلب انسان و افعال در عالم عمل ظهور می‌کنند.