خلاصه محتوا:
در این محتوا، مفهوم «تقابل عقل و جهل» محور اصلی بحث است. علم و جهل در برابر هم نیستند، بلکه عقل و جهل مقابل یکدیگرند. عقل منشأ کمال انسانی است، درحالیکه علم به تنهایی چنین نقش کاملی ندارد. جایگاه عقل در قلب انسان است و عقل نوعی فهم حضوری است که انسان به واسطه آن حق و باطل، خوب و بد، زشت و زیبا را از یکدیگر تشخیص میدهد. جهل نیز در قلب انسان مستقر است و همواره نقطهی مقابل عقل عمل میکند.
عقل سبب یقین، توحید، صدق و ایمان میشود، درحالی که جهل باعث شک، شرک، نفاق و تکذیب است. اساس هر شرّی، جهل است و تمام بدیها از جهل سرچشمه میگیرند. در مقابل، همه خوبیها از عقل برمیخیزند. عقل نور است و جهل ظلمت؛ عقل موجب آرامش و اطاعت الهی است، اما جهل منشأ اضطراب و اطاعت از شیطان. از دید عرفانی، عقل از جنود ملائکه و جهل از جنود شیطان است؛ بنابراین آرامش از عقل و اضطراب از جهل میآید.
عقل قوهی اطاعت حق است و جهل قوهی اطاعت از شیطان. با عقل است که ایمان به مبدأ و معاد پیدا میشود، و با جهل حقیقت تکذیب میگردد. صدق و صداقت از عقل سرچشمه میگیرد و انکار و تکذیب از جهل. طبق روایتها، هیچ مالی سودمندتر از عقل و هیچ فقری سخت تر از جهل نیست. عقل سرچشمهی تمام خیرات و جهل منشأ تمام شرور است. هر آیین الهی تنها با عقل رشد میکند، نه با جهل.
در ادامه بر روایاتی از پیامبر (ص) و ائمه (ع) تکیه میشود: پیامبر فرمودند «اعظم المصائب الجهل»؛ بزرگ ترین مصیبت، جهل است. ائمه (ع) نیز فرمودهاند که «خیر دنیا و آخرت در علم است و شر دنیا و آخرت در جهل». هرگونه نفاق، عداوت، و نپذیرفتن حق از جهل ریشه میگیرد و انسان جاهل از شیطان پیروی میکند. نادانی حیات معنوی را میمیراند و سبب سقوط و شقاوت ابدی میشود.
در پایان تأکید میشود که خداوند از نادانان پیمان گرفته تا دانش بیاموزند و از دانایان پیمان گرفته تا به نادانان بیاموزند؛ زیرا علم پیش از جهل بوده است. عقل سرمایهی اصلی انسان در دنیا و آخرت است و باید از خداوند طلب عقل کرد، چراکه عقل موهبت الهی و سرچشمهی هدایت است.
آغاز محتوا:
- مقدمه:
در این محتوا بیان میشود که علم و جهل در برابر یکدیگر قرار ندارند، بلکه عقل و جهل مقابل هم هستند. عقل برای انسان کمال به وجود میآورد، در حالی که علم صرفاً یکی از ابزارهای شناخت است و بهخودیِ خود موجب کمال نمیشود.
- جایگاه عقل و نقش آن در شناخت حق و باطل:
انسان بر اساس عقل، خوب و بد، حق و باطل و زشت و زیبا را تشخیص میدهد. جایگاه عقل در قلب آدمی است. عقل نوعی فهم حضوری است که با آن حقایق درونی درک میشوند و شخص به حقیقت نزدیک میشود. عقل با حقایق ارتباط دارد، نه با مفاهیم ذهنی، و راه تمییز حق از باطل را روشن میسازد.
- نقش عقل در آفرینش یقین و توحید:
عقل موجب یقین به حق میشود و انسان را به توحید و ایمان راستین میکشاند. نقطهی مقابل آن، جهل است که شک میآورد، و شک ریشهی شرک و نفاق میشود. شرک نیز در نهایت انسان را به تکذیب حقیقت میکشاند. پس عقل در ذات خود یقین، توحید، صدق و ایمان را دربردارد، درحالیکه جهل سبب شک، شرک، نفاق و کذب است.
- جهل منشأ شرور و عقل سرچشمهی خیرات:
تمام بدیها و زشتیها از جهل سرچشمه میگیرند و هر خیر و نیکی از عقل ناشی میشود. اساس تمام شرّ جهل است و اساس همهی خیر عقل. عقل در قلب انسان آرامش ایجاد میکند، اما جهل موجب اضطراب و نا آرامی میشود. عقل نور است و جهل ظلمت؛ عقل روشنایی میبخشد و جهل تاریکی و اضطراب میآورد.
- تقابل عقل به عنوان نور و جهل به عنوان ظلمت:
نور در برابر ظلمت قرار دارد. عقل نور است؛ زیرا اطاعت الهی را سبب میشود، در حالیکه جهل تاریکی است و انسان را به اطاعت از شیطان مجبور می کند. انسان عاقل آرامش دارد و حقیقت را میپذیرد، اما انسان جاهل از شیطان پیروی کرده و در اضطراب و نفاق به سر میبرد. از این رو، عقل از جنود فرشتگان الهی است و جهل از جنود شیطان.
- تجلی عقل و جهل در اطاعت حق و اطاعت شیطان:
عقل قدرت اطاعت از حق است و جهل قدرت اطاعت از شیطان. به سبب عقل، انسان به خدای خود ایمان میآورد و به مبدا و معاد یقین پیدا میکند، اما جهل حقیقت را انکار و تکذیب میکند. صداقت و ایمان از عقل است و تکذیب و انکار از جهل. هرجا صدق باشد، عقل حاکم است، و هرجا انکار دیده شود، جهل ریشه دارد.
- روایات اسلامی دربارهی برتری عقل بر جهل:
در روایات آمده است که «عقل رأس کل خیر» و «جهل رأس کل شر» است. پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست و هیچ فقری شدیدتر از جهل نیست». عقل ریشهی حیات معنوی و رشد انسان است، در حالی که جهل مرگ روح و نابودی معنویت را به همراه دارد. جهل حیات را میمیراند و انسان را در سقوط و بدبختی جاودانه میسازد.
- بیارزشی جهل و آثار مخرب آن:
هیچ مصیبت و فاجعهای بالاتر از جهل نیست. آیین الهی با عقل رشد میکند، نه با جهل. بسیاری از انسانهای دارای موقعیت یا ظاهر زیبا، اگر از عقل بیبهره باشند، در حقیقت نافرمان خداوندند. قلبی که از حکمت خالی باشد، همچون خانهای ویران است. به همین جهت باید تعلیم گرفت، دانست و نادان نماند، زیرا خداوند برای جهل بهانه نمیپذیرد.
- پیمان الهی برای آموزش و فراگیری:
خداوند از نادانان پیمان گرفته است که دانش بیاموزند، و از دانایان پیمان گرفته است که به نادانان بیاموزند. این اصل در احادیث آمده که علم پیش از جهل بوده است؛ یعنی جهل امری عارضی است و علم اصیل و مقدم بر آن. نادانی سبب مرگ زندگان و تداوم بدبختی است، زیرا جهل حیات معنوی انسان را از میان میبرد.
- زکات عقل و ارزش تحمل نسبت به نادانان:
در روایت آمده است که زکات عقل، تحمل نادانان است؛ عقل باید به نادانان مدارا کند. خیر دنیا و آخرت در علم است و شر دنیا و آخرت در جهل. کسی که بیش از اندازه شوخی میکند، در روایات امام کاظم (ع) جاهل خوانده شده است، و دشمنی با مردم نیز رأس جهل است.
ویژگیهای انسان جاهل و عاقل:
جاهل از هیچ نهی و بازدارندگی تأثیر نمیپذیرد، زیرا روح او پذیرای هدایت نیست. بهترین سرمایهی انسان در دنیا و آخرت عقل است؛ عقل سرچشمهی هر خیر، و جهل منشأ هر شر است. عقل نعمتی است که باید از خداوند درخواست کرد، چرا که تجلی عقل در انسان براساس طلب اوست و خداوند در مقام رحمان به انسان عقل عطا میکند.
- نتیجهی نهایی محتوا:
خداوند عقل را موهبت بزرگ الهی قرار داده است؛ عقل انسان را نجات میدهد و جهل موجب سقوط و نابودی میشود. عقل راهنمای انسان به سوی حق و آرامش است و جهل انسان را از حقیقت دور میکند. خلاصه آنکه عقل جنود الهی و نور الهی است و جهل جنود شیطان و سرچشمهی تاریکی و اضطراب.