خلاصه محتوا:
این محتوا به فرآیند شکل گیری شاکله انسان و عوامل مؤثر بر آن میپردازد. هر فرد مطابق با شاکله خود عمل میکند و این شاکله، متناسب با حقیقت، ظرفیت، اعمال، نیات، مزاج و ادراکات فرد ساخته میشود و بر همه ارتباطات فرد ـ اعم از ارتباط با خداوند، خود، عالم هستی و سایر افراد ـ تأثیرگذار است.
چهار رابطه بنیادین انسان (با خداوند، خود، هستی و دیگران) همگی منشأ خود را از میزان ارتباط فرد با خداوند میگیرند و این رابطه متأثر از عبادت، نیت، فضیلتهای روحی، ادراکات و حتی مزاج است. هر عملی که انسان با نیت و قصد انجام میدهد، بخشی از این شاکله را شکل میدهد و دین نیز برای تعالی و شاکله سازی انسان نازل شده است.
همه اعمال، نیات، ملکات، فضیلتها، عواطف، ادراکات حسی، خیالی، وهمی، عقلی و حتی غذاهایی که انسان مصرف میکند، همگی در اختیار خود انسان است و همین عوامل شاکله او را به تدریج میسازند و همه نتایج و روابط زندگی وی را جهت میدهند. حتی عوامل تکوینی مانند زمان و شرایط انعقاد نطفه، وضعیت والدین هنگام انعقاد نطفه و عبادت و نیت ایشان نیز نقش دارند اما این عوامل نیز قابل تغییر و اصلاح به واسطه اختیار انسان میباشند. به بیان دیگر، شاکله اولیه انسان ممکن است ناشی از عوامل غیراختیاری باشد، اما با اختیار، این ساختار قابل تغییر است.
در ادامه، اهمیت نیت و قصد در اعمال، نقش مهم سخنان، نوع و کیفیت غذا (حلال، حرام یا شبههناک)، ملکات نفسانی، و حتی تأثیر محیط و عوامل خارجی بر شاکله مورد بحث قرار میگیرد. هر ویژگی، نیت و عمل فرد به بخشی از وجود و شاکله او تبدیل میگردد. تاکید می شود که این فرآیند تدریجی بوده و انسان در هر مرحله با اراده و اختیار خود میتواند تغییر ایجاد کند. در نهایت، نوع هر ارتباط، درک، عمل و فضیلت یا رذیلت جدید بر همان شاکله فعلی او بنا میشود.
آغاز محتوا:
- تعریف شاکله و نقش آن در عمل انسان:
موضوع درباره ساخت شاکله است. تعبیر (قُل کُلُ یَعمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ)«هر کس بر اساس شاکله خود عمل میکند» به این معنا است که هر فرد مطابق با حقیقت وجودی و بافته درونی خود تأثیرگذار میباشد. حال باید دید این شاکله چگونه شکل میگیرد و فرآیند ساخت آن چگونه است.
- ضرورت بدن برای عبودیت و تکامل انسان:
انسان برای انجام عبادت ها نیازمند بدن است و بدن ابزار تعالی و تکامل او محسوب میشود. هر فرد فقط با بدن خود ارتباط دارد و این ارتباط برای همه نفوس، مشابه است. اما رابطه نفس انسان با خداوند براساس علمی حضوری تنظیم میشود و این رابطه برای هرکس با دیگری، متفاوت است. به عبارت دیگر همه انسان ها ارتباطاتشان با خداوند، با عالم هستی و با خودشان نسبت به فرد دیگر فرق دارد.
- روابط بنیادی انسان:
چهار نوع ارتباط اصلی برای انسان وجود دارد:
۱. رابطه انسان با خداوند
۲. رابطه انسان با خود
۳. رابطه انسان با حقیقت هستی
۴. رابطه انسان با سایر انسانها
تمام این روابط چهارگانه تابع کیفیت ارتباط انسان با خداوند است؛ یعنی هر چه ارتباط فرد با خداوند قویتر باشد، ارتباط او با خود، با مراتب حقیقت وجودی خود، و با دیگران نیز تعیین میشود. رابطه ارادی انسانها با خداوند و دیگر افراد کاملاً یکسان نیست و هر فرد با توجه به شاکله، ظرفیت، مزاج، ادراک، فهم، اعمال و نیات خویش با خداوند ارتباط برقرار میکند. بنابراین، سازماندهی و جهت گیری همه این روابط براساس کیفیت رابطه با خداوند صورت میگیرد.
- تأثیر عوامل فردی در تنظیم ارتباط با خداوند:
انسان متناسب با شاکله ای که درست کرده است ارتباط با خداوند برقرار می کند. محتوای شاکله انسان همان ظرفیتها، اعمال، نیات، عبادات، مزاج، ادراکات و احساسات اوست که رابطه با حق را میسازد و بر دیگر روابط نیز تأثیر میگذارد. انسان از طریق عبادات، شریعت، نیتهای عبادتی، ایمان، عمل صالح، ملکات و ادراکات با خداوند ارتباط برقرار میکند. هر یک از این عوامل (نوع و میزان عبادت، نیتها، فضیلتهای روحی، بینش و شناخت و میزان یقین و معرفت) عمق و جهت این رابطه را تعیین میکند و به همان مقدار بر سایر روابط اثر میگذارد.
- چگونگی ساخت شاکله توسط انسان:
هر عملی که انسان انجام میدهد با قصد و نیت همراه است. انسان خود، شاکله خود را میسازد و تمام شریعت برای همین هدف، یعنی تعالی روحی و ساختن شاکله آمده است. تفاوت شاکلهها باعث تفاوت عوالم در میان انسانها میشود، به گونه ای که هر فرد عالمی متناسب با شاکله و احوال خود دارد. تمام اعمال، ادراکات (حسی، خیالی، وهمی، عقلی، شهودی، قلبی)، نیات دنیوی یا الهی، ملکات و فضایل اخلاقی، غذاهایی که مصرف میشود و…، همه به اختیار و اراده انسان مرتبط است.
- نقش آیات قرآن در تبیین شاکله:
آیات قرآن به این مسئله اشاره دارد. در آیه ۶۵ سوره یس: «بِما کانُوا یَکْسِبُونَ» یعنی تمام اینها را خودمان به دست میآوریم. اعمال، نیات، فضایل و رذایل را خودمان کسب میکنیم و حتی مزاج حاصل از نوع غذاها انتخاب ماست. در نتیجه خودمان شاکله مان را شکل میدهیم . آیه ۱۶ سوره نَحل: «بِما کُنْتُمْ یَعْمَلُونَ» اشاره به اتحادی بین عمل و روح دارد؛ به این معنا که عمل، خود انسان میشود و حقیقت وجود انسان را رقم میزند. ادراکات، نیات، مزاج، فضایل، اخلاص، شرک، کفر و نفاق، همگی بخشی از شاکله و حقیقت وجود او را تشکیل میدهند و تغییر آنها نیز به تدریج صورت میگیرد. پس تمام رابطه های ما با خداوند ، عالم و دیگران بر همین مبنا و بر همین اساس شاکله سازی می شود.
- عوامل مؤثر در شکل گیری شاکله:
عواملی مانند نوع غذایی که مصرف میشود (حلال، حرام یا شبهه ناک بودن)، سخنانی که انسان بر زبان میآورد ـ چه سخنان حق و چه باطل، چه با قصد نیک و چه بد، چه گناه باشد چه عبادت ـ همه در ساخت شاکله نقش دارند. فضایل و رذایل و ملکات نیز حوزه روح را شکل میدهند. تمام ادراکات (حسی، خیالی، وهمی، عقلی، شهودی) وارد حوزه نفس شده و شاکله را میسازند. نیات خالصانه، صادقانه یا همراه با شرک خفی و اعمال ناشی از آنها، همگی در این مسیر تاثیر دارند.
مزاج حاصل از مصرف غذاهای مختلف، ویژگی خاصی به جسم و روح میبخشد. جدای از حلال یا حرام بودن، مزاج غذا در تعالی یا تنزل روح مؤثر است. همچنین، علل و عوامل تکوینی همانند زمان و شرایط انعقاد نطفه، حالات والدین هنگام انعقاد نطفه و میزان اخلاص و عبادت ایشان بر شاکله اولیه اثرگذار است اما این شاکله اولیه به واسطه اختیار و اراده انسان قابل تغییر است.
- تقسیم بندی سخنان و نقش آن در شاکله:
برخی سخنان صرفاً از سر عادت و بدون قصد بر زبان جاری میشوند و برخی دیگر با هدف عمل کردن گفته میشوند. هریک به نوعی بر شاکله تأثیر میگذارند.
- جمعبندی فرآیند تدریجی ساخت شاکله و تأثیر آن بر اعمال:
در نهایت، انسان خود شاکلهاش را میسازد و با همان شاکله، جهان ویژه خود را مییابد و جدا از آن نیست. با شاکلهای که ساخته میشود، عمل میکند و اثر میگذارد. هر سخن، نگاه، صدایی که میشنود، هر درک، فهم، فضیلت و رذیلتی که به دست میآورد، همگی متناسب با شاکله موجودِ از پیش ساخته شده است و این فرآیند تدریجی با اراده و اختیار ادامه مییابد. هر ویژگی و تغییری بر اساس شاکله کنونی و بنابر نفس اراده انسان صورت میپذیرد.