آثار حکمی استاد مهدی خدابنده

حرکت به سمت تجرد و لطیف و مجرد شدن _ بخش اول

خلاصه محتوا:

این محتوا به تبیین ارتباط حرکت جوهری با تجرد و لطافت اشیاء اختصاص دارد. در ابتدا شرح داده می‌شود که چگونه اجسام در عالم ماده به تدریج به سوی تجرد پیش می‌روند و از طریق شکوفا شدن استعدادهایشان، به مراتب لطافت و تجرد نزدیک‌ تر می‌شوند. این فرآیند به صورت تدریجی یا دفعی (به صورت معجزه یا با اراده خاص الهی) می‌تواند رخ دهد. حرکت جوهری به معنای حرکت در وجود و جوهر شیء است که با شکوفا شدن استعدادهای بالقوه به فعلیت می‌رسند. سه حالت برای حرکت جوهری بیان می‌شود: تدریجی و کند، سریع (مانند معجزه حضرت موسی)، و دفعی (در پایان جهان مادی). بخش مهمی از موضوع به تفاوت میان تبدیل صرف ماده و تحقق حرکت جوهری اختصاص دارد، از جمله اینکه هر نوع لطیف شدن، حرکت جوهری نیست؛ زیرا لازمه حرکت جوهری، فعلیت یافتن استعداد و رشد کمال است، نه صرف تغییر یا تنطیف مادی. همچنین توضیح داده می‌شود که حرکت جوهری حتماً تکوینی و طبیعی است و ارتباط اشیاء با ملکوت را قطع نمی‌کند، در حالی که تحولات صنایع انسانی چنین ویژگی‌ای ندارند. در پایان، انواع و ابعاد مختلف لطیف ‌شدن و تجرد، و نقش آن‌ها در سیر تکاملی اشیا و انسان، با ذکر مثال‌های متنوع روشن می‌گردد؛ از جمله دریافت نفس برای بدن، رشد کمالات معنوی، انتخاب نمونه‌ هایی چون سیر نطفه تا انسان و حتی تفاوت مراحل بدن انسان، حیوان و گیاه از جهت لطافت و تجرد. همچنین تفاوت حرکت جوهری با اعجاز و تصرفات دفعی، و اهمیت تناسب جسم و روح در افزایش مراتب تجرد، از نکات کلیدی محتوا است.

مقدمه:

  • آغاز بحث و بیان هدف جلسه:

در این محتوا به موضوع «یک قدم تا تجرد» پرداخته می شود که به ارتباط میان حرکت جوهری و لطافت اجسام می‌پردازد. این مبحث، از مباحث بسیار دقیق و لطیفی است که نیاز به تأمل و تعمق عمیق دارد.

  • تدریجی بودن رسیدن به تجرد در عالم ماده:

در عالم ماده، اجسام به تدریج به سمت تجرد حرکت می‌کنند. جهان ماده کم‌ کم لطیف شده و به عالم ملکوت نزدیک می‌شود و آن‌ قدر این نزدیکی و شباهت ادامه می‌یابد تا جایی که در نهایت، عالم مُلک عین عالم ملکوت می‌گردد و این دو یکی می‌شوند.

  • نقش فعلیت ‌یافتن استعدادها در نزدیکی به تجرد:

برای آنکه یک موجود به مقام تجرد برسد، یکی از راه‌ها این است که استعدادهایش به فعلیت برسد. هرچه این استعدادها شکوفا و بارزتر شود، آن جسم یا شیء به ملکوت نزدیک ‌تر می‌شود و این همان معنای حرکت جوهری است. حرکت جوهری، به معنای تدریجی فعلیت ‌یافتن استعدادهای اشیا است که در نتیجه موجب لطیف شدن و رسیدن به مرتبه تجرد می‌شود.

  • تعریف و تبیین تجرد و لطافت:

تجرد یعنی لطیف شدن و تنطیف شدن اشیا. هر تنطیف شدنی به معنای تجرد نیست، اما هر تجردی نوعی لطیف شدن است. برای آنکه شیئی به مقام تجرد برسد، باید هم پیرایش پیدا کند یعنی از ماده و عوارض مادی پاک شود و نیز آراسته شود به صفات غیرمادی همچون وحدت و اتصال. در این مسیر، برخی ویژگی‌های مادی از بین می‌رود و کمالات غیرمادی جایگزین می‌گردند.

  • اشکال رسیدن به تجرد: دفعتی و تدریجی:

رسیدن اشیا‌ی مادی به تجرد به دو صورت امکان ‌پذیر است: یا دفعتاً (که با اعجاز و عمل خارق‌العاده رخ می‌دهد) یا به صورت تدریجی (با حرکت جوهری). در حرکت جوهری، حرکت در وجود یا جوهر شیء به وقوع می ‌پیوندد، از وجود شیء نشئت می‌گیرد و به سوی وجود شیء حرکت می‌کند.

  • اشکال مختلف حرکت جوهری:

حرکت جوهری در سه حالت رخ می‌دهد:

– کند و تدریجی: استعدادها آهسته و یکی یکی شکوفا می‌شوند.

– سریع: برخی اوقات، مانند معجزه حضرت موسی که عصا به مار تبدیل شد، سرعت حرکت جوهری به شدت افزایش می‌یابد.

– دفعتی: در آخر زمان کل استعداد های عالم ماده، با اراده مستقیم الهی دفعی به فعلیت و تجرد می‌رسند.

در مجموع، یا تدریجا یا سریع و یا دفعتاً، اشیا به تجرد می‌رسند و در اخر زمان (قیامت) کل استعدادهای عالم ماده با اراده و عنایت حصرت حق (خداوند) دفعتاً به استعداد و تجرد می رسند. هر به فعلیت رسیدنی یک نحوه به تجرد رسیدن می باشد زیرا استعداد به القوه به کمال می رسد و به کمال رسیدن یعنی کامل شدن .

  • اشکال متفاوت حرکت جوهری:

یک شکل از حرکت جوهری همان سیر تدریجی مراحل نطفه می باشد که در ان جسم با حفظ  ماده و جرم خودش استعداد هایش شکوفا می شود. شکل دیگر این است که در اخر زمان (قیامت) کل جرم مادی (کل جرم مادی که حامل استعداد هست) متلاشی می شود. پس حرکت جوهری در یک مرحله با حفظ جرم مادی هست و در دومین شکل جرم شی تمام می شود، پس استعداد آن تمام می شود و به فعلیت تام می رسد.  شکل سوم حرکت جوهری این است که با حفظ جرم و با تبدیل جرمی به جرم دیگر و تبدیل استعداد به فعلیت می رسد (مرحله جمادی به مرحله نباتی و سپس به مرحله حیوانی تبدیل می شود و از جمادی تا نباتی ، از نباتی تا حیوانی و از حیوانی تا انسانی تمام این مراحل در امتداد هم هست. اصل جرم شیء حفظ می شود ولی مادیت شیء کامل تر می شود ). تصرف پیامبر در ماده، یعنی تسخیر عالم ماده و بالفعل ساختن یکباره استعدادهای اشیاء، نوعی دیگر از تحقق دفعی و خارق عادت است.

  • سرعت حرکت جوهری و معجزه:

اعجاز، همان تسریع حرکت جوهری طبیعی اشیا است. در حالت عادی حرکت جوهری کند است اما در معجزات، مانند عصای حضرت موسی، حرکت با سرعت بسیار زیادی رخ می‌دهد و یک استعداد نهفته در یک جسم مادی به سرعت به فعلیت می‌رسد.

  • تمایز حرکت جوهری با تبدیل مادی صرف:

سوختن چوب و تبدیل به دود، یا تبدیل آب به یخ یا بخار، نمونه‌هایی از تبدیل‌های مادی هستند نه حرکت جوهری؛ چرا که در این موارد، نه تعالی و شکوفایی استعداد رخ می‌دهد و نه نتیجه نهایی کمال‌یافتن است. حرکت جوهری یک سیر تکاملی و تدریجی است و ملاک آن، دریافت کمال، شکوفایی استعداد و حرکت رو به تعالی است، نه صرف تبدیل یا تغییر حالت. بنابراین، رشد حجمی گیاهان حرکت جوهری است؛ زیرا شکوفایی استعداد و کمال دارد، اما گرفتن انرژی الکتریکی و تبدیل آن به نور یا حرارت، حرکت جوهری نیست. در حرکت جوهری سیر تکوینی طبیعی وجود دارد و  قطع ارتباط با ملکوت وجود ندارد در صورتی که در صنایعی که انسان می سازد حرکت جوهری نیست و قطع ارتباط با ملکوت شکل می گیرد و (ساختن صنایع بشری حرکت جوهری نمی باشد) و از طرفی حرکت جوهری به اراده تکوینی حق است در صورتی که  به وجود آمدن صنایع به اراده اختیاری بشری می باشد.

  • تثبیت اصل جرم و عرض در حرکت جوهری:

در حرکت جوهری، اصل جرم و مادیت شیء تا هنگامی که استعدادها شکوفا نشده از بین نمی‌رود؛ بلکه مادیت و استعدادها محفوظ می‌ماند تا لحظه فعلیت تام. این روند در سیر طبیعی بدن انسان از جمادی به نباتی، حیوانی و انسانی کاملاً مشهود است.

  • مثال‌هایی از حرکت جوهری طبیعی و غیبت آن:

در سیر تکوینی مانند: مراحل تکامل جنین، اصل جرم و جسم تغییر می‌کند اما اساس ماده و استعداد محفوظ می‌ماند و این کمال ‌یابی تدریجی همان حرکت جوهری است.

در مقابل، تبدیل چوب به دود یا تبدیل جرم خورشید به نور، هرچند که لطیف ‌تر شدن رخ می‌دهد ولی حرکت جوهری و کمال ‌یابی نیست.

  • اقسام و ابعاد لطیف شدن:

هر لطیف شدن ماده به تجرد نزدیک شدن هست ، لطیف شدن و تنطیف اشیا به اشکال و جنبه‌های مختلف تقسیم می‌شود:

1. از بین رفتن کامل جرم و استعداد (در پایان عالم ماده)؛

2. به فعلیت رسیدن استعداد با حفظ جرم (مانند شکوفایی گل)؛

3. تبدیل جرم به جرم دیگر (مانند چوب به دود)؛

4. لطیف شدن همراه با دریافت کمال (مانند رشد جسم و نفس)؛

5. لطیف شدن با به ‌دست آوردن اولین کمال (پیدایش نفس برای جسم)؛

6. لطیف شدن با کسب کمالات ثانویه  (مانند علم، فضیلت‌های اخلاقی و معنوی).

در حرکت جوهری ، یک مرحله اصل جرم شیء محفوظ می ماند و دریک مرحله مادیت شیء نیز از بین می رود و در واقع استعداد به فعلیت می رسد ، محو استعداد یا تبدل استعداد وجود ندارد. تلطیف شدن اجسام بدون شکوفایی استعداد حرکت جوهری نمی باشد بلکه برعکس حرکت جوهری تلطیف شدنی هست که همراه با شکوفایی باشد.

  • رابطه لطیف شدن بدن و روح:

بدن انسان در مرحله انسانی لطیف‌ تر از بدن حیوانی است و بدن حیوان نیز لطیف ‌تر از گیاهی و جمادی است. این روند همراه با تناسب میان بدن و روح طی می‌شود؛ هرچه بدن لطیف ‌تر شود، روح نیز لطیف ‌تر و کامل ‌تر خواهد شد. هر اندازه نفس ناطقه قوی تر باشد جسم هم لطیف تر می شود.

  • تفاوت حرکت جوهری با جذبه معنوی و اعجاز:

سیر جذبه‌ای (دفعی) و تصرفات اعجازآمیز در نفوس، حرکت جوهری محسوب نمی‌شود؛ هرچند گاهی با حرکت جوهری ترکیب شده یا آن را تسریع می‌کند.

  • نقش نبوت و تصرف پیامبر در ماده:

در مواردی پیامبر می‌تواند با تصرف در ماده و تسخیر آن، استعداد یک شیء را یکجا به فعلیت برساند که این، به صورت دفعی است و شکل خاصی از تحقق فعلیت است.

گفتارهای مشابه