آثار حکمی استاد مهدی خدابنده

  • سایر
  • سنت سبب سازی و سبب سوزی الهی

سنت سبب سازی و سبب سوزی الهی

سنت سبب سازی و سبب سوزی الهی

  • خلاصه محتوا:

موضوع اصلی  درباره سنت سبب ‌سازی و سبب‌ سوزی الهی است.  خداوند عالم را بر اساس سنت‌های خود و در سایه اسماء جلال و جمالش اداره می‌کند. سنت سبب ‌سازی الهی با بروز اسماء جمالی همان ایجاد و فراهم ‌کردن اسباب و واسطه‌های مادی و معنوی در عالم است. در مقابل، سنت سبب ‌سوزی الهی یعنی محو اثرگذاری اسباب توسط اسماء جلالی که به معنای بی‌تأثیر کردن واسطه‌ها و متوجه ساختن همه موجودات به اینکه تنها خداوند مؤثر حقیقی است.

در این بیان به تفاوت سطوح مختلف توحید اشاره شده است: توحید افعالی (در ذکر «لا حول و لا قوه إلا بالله») که فعل و نیرو را فقط به خدا نسبت می‌دهد، توحید صفاتی (در ذکر «لا اله إلا الله») که همه کمالات و اوصاف را فقط از آنِ خدا می‌داند، و توحید ذاتی (در ذکر «لا اله إلا هو») که جز ذات حق هیچ وجودی را مؤثر نمی‌داند. همچنین در ادمه داریم که چطور مؤمنین حکیم همیشه سبب‌ها را نمی‌بینند، بلکه مستقیم به فاعل حقیقی (خداوند) توجه دارند و ربوبیت الهی را در هر حادثه حاضر می‌بینند.

همچنین توضیح داده می‌شود که ربوبیت الهی جامع سراسر جمال و جلال است، و هرگز این دو بُعد از هم منفک نیستند. عبودیت انسان نیز باید جامع باشد؛ یعنی هم عبادت الهی و هم خدمت به خلق را شامل شود تا تجلی جامع اسماء جلال و جمال در وجود انسان شکل گیرد. در استفاده از اسباب و ابزارها، نباید به آنها دل بست یا برای‌ شان استقلالی قائل شد، بلکه تمامی تأثیر و نتیجه فقط بر عهده خداوند است. توکل یعنی استفاده از ابزارها با رعایت قصد الهی، اجرای درست وظیفه، صبر در مراحل کار و سپردن نتیجه به اراده و حکمت خداوند.

در پایان،  تأکید می‌ شود که همه چیز به اسماء و ربوبیت خداوند برمی‌گردد و زیبایی‌ها یا جنبه‌های قهری هر شیء انعکاسی از اسماء جمالی یا جلالی الهی‌اند، و خداوند در هر چیزی و هر شأنی تجلی می‌نماید. نتیجه اینکه خداوند با اسماء جمالی سبب ‌ساز و با اسماء جلالی سبب ‌سوز است و به همین سبب، انسان مؤمن باید توکل و عبودیت حقیقی را داشته باشد.

مقدمه:

  •  بیان سنت سبب ‌سازی و سبب ‌سوزی الهی:

خداوند متعال، عالم را بر اساس سنت‌های خویش مدیریت می‌کند و این سنت‌های الهی در عالم با اسماء الهی تحقق می‌یابد. خداوند اسباب و واسطه‌ها را اعم از مادی و غیرمادی بر پایه سنت جمال الهی فراهم و ایجاد می‌کند. ایجاد نعمت‌ها، هستی و تدبیر آنها با همین سنت جمالی تحقق می‌یابد.

  • سنت‌های جلالی و جلوه‌های آن در عالم:

در کنار سنت جمالی، سنت دیگری وجود دارد که خداوند اسباب را از میان برداشته و بی‌اثر می‌گرداند. این سنت، جلوه جلال الهی است که با محو کردن اسباب و واسطه‌ها، اثر را تنها به ذات الهی اختصاص می‌دهد. خداوند گاه، تاثیر را از ابزارهای مادی و حتی واسطه‌های مجرد سلب می‌کند، تا واسطه‌ها نیز خود را مؤثر ندانند و تکیه ‌گاه حقیقی را ذات حق ببینند. طبق قاعده «لَا مؤثِر فی الوجود اِلاَ الله»، تنها خداوند در عالم مؤثر واقعی است و دیگران جلوه تاثیر اویند.

  •  انواع اذکار و مراتب توحید:

در توضیح شدت و مراتب توحید، سه ذکر اساسی مطرح است:

1. ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» که نفی تاثیر از همه مظاهر مخلوقات و افعال است و توحید افعالی را اثبات می‌کند، جایگاه و مرتبه‌ ای پایین‌ تر از اذکار دیگر دارد.

2. ذکر «لا اِله اِلا الله» که نفی اوصاف و کمالات از غیر حق بوده و توحید صفاتی را بیان می‌نماید، این ذکر اوج نسبت دادن کمال و معنویت به خداوند است.

3. ذکر «لا اِله اِلا هو» که مرتبه بالاتری دارد و در واقع به نفی ذات از اشیاء و از غیر حق می‌پردازد، هرگونه وجود مستقل را فقط از آنِ او می‌داند و توحید ذاتی را اثبات می‌کند.

– هدف از سبب ‌سوزی و تذکر توحیدی:

در اسباب و امور عالم، خداوند می‌خواهد تنها ذات خودش را به آفریدگان معرفی نماید و تاثیر حقیقی را نشان دهد، نه تاثیر اسباب و ابزارها را. افراد با ایمان معمولی بیشتر اسباب و واسطه‌ها را می‌بینند، اما فرد مؤمن حکیم از مرز اسباب می‌گذرد و فَعالِ مایشاء را می‌یابد و اسماء الله را در پس هر پدیده‌ای مشاهده می‌کند، نه ابزار و واسطه‌ها را.

  • ربوبیت الهی و جامعیت جلال و جمال:

ربوبیت الهی، تدبیر همه‌ جانبه خداوند است که در آن جلال و جمال الهی هر دو حضور دارند. اگرچه ممکن است در لحظه ‌ای جلوه جلال بر جمال یا بالعکس غالب باشد، این غلبه به معنای نبود یا نفی بعد دیگر نیست. همه سنت‌های الهی به صورت ترکیبی از جمال و جلال تحقق می‌یابد و خداوند با تمامی ذات، همواره حاضر و فعال است.

  • عبودیت جامع در برابر ربوبیت جامع:

در برابر ربوبیت جامع و ترکیبی الهی، عبودیت انسان نیز باید ترکیبی باشد؛ به این معنا که فرد در کنار توجه به حق، به خلق نیز توجه داشته باشد. هم اهل عبادت باشد و هم اهل خدمت به مردم تا مظهریت جلال و جمال الهی در وجودش متجلی گردد.

  • نقش اسباب و توکل حقیقی:

استفاده از ابزارها و اسباب بدون دل بستن و امید داشتن به آنها اهمیت دارد. ابزارها و واسطه‌ها فقط واسطه تاثیرند و مؤثریت حقیقی متعلق به خداوند است. توکل آن است که:

1. کارها را با ابزار و راه درست خود انجام دهیم.

2. تمام مراحل انجام را پیگیری کنیم.

3. کار را با نیت و جهت ‌گیری الهی و رضایت خدا آغاز نماییم.

4. هنگام اجرا، نیت و قصد و شرایط روحی را در بهترین حالت قرار داده و نظر به رحمت و نام خداوند داشته باشیم.

5. صبر، تحمل و واگذاری نتیجه به اراده خداوند و حکمت را در همه مراحل حفظ کنیم.

انجام صحیح وظیفه هدف اصلی است و نتیجه، به اراده و حکمت خداوند واگذار می‌شود. انسان مؤمن در همه حال باید به توحید افعالی و صفاتی توجه داشته باشد و دل به ابزارها نبندد و حتی خود را نیز صرفاً واسطه فاعلیت الهی بداند.

  •  ظهور اسماء الهی در اشیاء و استقلال ‌زدایی از فاعل‌ها:

در نهایت، اسماء جمالی الهی در زیبایی‌های اشیاء و اسماء جلالی در جنبه‌های قهری و دفاعی اشیاء تجلی می‌یابد. آگاهی هر شی تجلی اسم علیم است. باید همه چیز را تجلی اسماء الهی دانست و برای اسباب و فاعل‌های طبیعی و مجرد، هیچ‌ گونه استقلالی در تاثیرگذاری قائل نشویم. خداوند در ربوبیت خود، نامتناهی و حاضر است و تمامی اسباب و آثار به اسماء و اراده او باز می ‌گردد. در نتیجه خداوند با اسماء جمالش سبب ساز است و با اسماء جلالش سبب سوز می باشد.

گفتارهای مشابه