خلاصه محتوا:
در این محتوا به بررسی تجلیات حکمت و ربوبیت الهی در گیاهان و نباتات میپردازد. ابتدا تأکید میشود که مدیریت و تدبیر عالم توسط خداوند انجام میشود و این ربوبیت و حکمت در ذات خود نامتناهی است. برای هر شیء و پدیدهای، بینهایت تدبیر و مدیریت الهی متصور است، حتی در کوچک ترین جزئیات مانند جذب غذا یا تبدیل عناصر به میوه در درخت.
در ادامه، به ارتباط تنگاتنگ بین حکمت و ربوبیت اشاره میشود که تراکم و تجمیع ویژگیها و خاصیتها در اشیا از جلوههای ربوبیت و حکمت الهی است؛ برخی میوهها یا سبزیجات مانند سیب و عسل و تره، دارای جامعیت و تراکم خاصیت هستند و این موضوع مورد تأکید دین نیز قرار گرفته است.
سپس، درباره فرآیند جذب و تبدیل غذاها در بدن انسان توضیح داده میشود و بیان میگردد که تنها غذاهایی جذب بدن خواهند شد که با آن سنخیت و تناسب داشته باشند. هر جزء جدیدی که جزء ساختار بدن میشود، توسط نفس ناطقه تدبیر و به آن حیات اعطا میگردد. هر چه بدن لطیفتر شود، ارتباط نفس با بدن نیز قوی تر خواهد بود.
در بخش بعدی، برای اثبات تجرد نفس ناطقه انسانی، شش دلیل ارائه میشود:۱) شناسایی و تفکیک اعضای لطیف و غیرلطیف بدن توسط نفس، ۲) توانایی به کارگیری ابزارهای مختلف بدن برای کارهای گوناگون، ۳) جداسازی خواص غذایی و رساندن هر خاصیت به عضو مورد نیاز، ۴) انجام چند کار هم زمان به وسیله نفس، ۵) ایجاد ارتباط و اتصال میان بی نهایت اندام بدن ۶) تناسب سازی و تبدیل غذاها به وحدت و اعتدال در بدن.
در پایان تأکید میشود تدبیر و مدیریت خداوند در هر جزئی از عالم نامتناهی است و خداوند برای تدبیر هر مخلوق، همه اسمای خود را به کار میگیرد؛ تجمیع و تراکم خاصیتها نیز از نشانه های ربوبیت الهی است.
مقدمه:
عالم بر اساس مدیریت الهی گردش دارد و این مدیریت الهی همواره جاری است. در حقیقت، خداوند با ربوبیت خود، خواص را در اشیا ایجاد مینماید. لذا ویژگیهایی که در اشیا وجود دارد، هدفمند هستند و ما توان شناخت کامل ربوبیت الهی را نداریم؛ ربوبیت الهی نامتناهی و بینهایت است. این ربوبیت نه فقط بر همه عالم، بلکه در هر مرتبه از وجود و حتی در تدبیر هر شئ نیز نامحدود است. هرچه در این مسیر ژرف تر میشویم، به این نکته میرسیم که ربوبیت حضرت حق نسبت به هر شئ حتی در یک موضوع خاص، بیحد و حصر است.
- تنوع تدبیر الهی در گیاهان و فرآیندهای طبیعی:
برای مثال، اگر خداوند درختی را خلق کند که با ریشهها و آوندهای خود غذا و آب جذب میکند، اسرار این فرایند که چگونه درخت قادر است آب، خاک، هوا، آتش و املاح بیرونی را به میوه تبدیل کند، از حیطه فهم بشر خارج است. بدین ترتیب، بینهایت تدبیر در این موضوع وجود دارد؛ از چگونگی ساخته شدن برگ و شاخه و تنه گرفته، تا تبدیل آن به گل و میوه. مجموع این فرایندها همگی بینهایت تدبیر را از جانب خداوند میطلبد.
- پیوند حکمت و تدبیر الهی در اشیا و گیاهان:
ربوبیت و حکمت، لازم و ملزوم یکدیگرند و همواره در خدمت یکدیگر قرار دارند و قابل تفکیک نیستند. هر جا که حکمت است، تدبیر نیز هست و هر جا که تدبیر است، حتماً حکمت و هدفمندی وجود دارد. این ویژگیها در تمام عالم ساری و جاریاند و ربوبیت حضرت حق در همه اشیا نامتناهی جلوه مینماید؛ خداوند با شیوههای خاص خویش عالم را تدبیر و مدیریت میکند.
- تجمیع و تراکم خواص در گیاهان و تاکید دین بر برخی محصولات:
خواصی که خداوند در گیاهان قرار میدهد، بر اساس تدبیر و حکمت است؛ در برخی جاها تنها یک خاصیت، و در جاهایی چند خاصیت یا تجمیع خواص دیده میشود. تجمیع خواص، نشانهای از حکمت و ربوبیت الهی است. خداوند برای ایجاد تجمیع خواص، روش تراکمسازی ویژگیها را در اشیا قرار داده است. غالب شدن یک خاصیت بر دیگر ویژگیها نتیجه تراکم ویژگیهاست. این امر موجب میشود برخی میوهها مانند سیب، برخی خوراکیها مانند عسل، برخی سبزیجات مانند تره و برخی از صیفیجات مانند پیاز و بادمجان، جامع خواص باشند. جامعیت نشانه تحقق اسم جامع الهی در گیاهان است. همچنین برخی محصولات مانند انگور، انار و گلابی نیز دارای جامعیت هستند و برخی میوهها، سبزیجات و صیفیجات خاصیت تصفیه کنندگی دارند و انعکاس اسمای تنزیهی پروردگار در آنها مشاهده میشود.
- گستردگی گیاهان و حیوانات و فلسفه آن در عالم:
در سراسر عالم مادی، وسعت موجودات و گیاهان، از نشانههای تدبیر و حکمت الهی است که بستری را برای رشد و تعالی حیوانات فراهم میآورد و گستردگی حیوانات نیز عمدتاً در خدمت انسان است. به طور کلی هر آنچه خداوند میآفریند، از جهات مختلف، مظهر اسما و صفات الهی است.
- تاکید دین بر برخی غذاها و فلسفه تاکید:
با توجه به تأکید دین بر مصرف بعضی از گیاهان، میوهها و سبزیجات، نشان داده میشود که تراکم و جامعیت خواص در آنها موردنظر بوده است. برای مثال، خرما، عسل، بِه، تره، انگور، انجیر، گلابی و انار از این قبیل خوراکیها هستند که در دین بر مصرف آنها سفارش شده است.
- فرایند جذب غذا و تبدیل آن به بدن انسان:
در نهایت، همه غذاها، میوهها، نوشیدنیها، سبزیجات و صیفیجات باید توسط بدن جذب و به ساختار قالب بدن تبدیل شوند؛ این به معنای وحدت یافتن کثرتهای غذایی و سنخیت آنها با بدن انسان است. تنها موادی جذب بدن انسان میشوند که با آن سنخیت و تناسب داشته باشند. موادی که این سنخیت را نداشته باشند توسط قوه دافعه دفع خواهند شد و تنها مواد متناسب با بدن به وسیله قوه جاذبه و قوه هاضمه جذب شده و عضوی از بدن میشوند.
- تدبیر و مدیریت نفس ناطقه و ربط آن با تجرد:
زمانی که چیزی به عضوی از بدن بدل شد، شئونی از نفس بر آن تدبیر میکند و حتی به آن جان میبخشد سپس آن را تلطیف می کند تا با این کار مزاج خاصی پیدا کند و چیزی که مورد تلطیف و تدبیر نفس ناطقه قرار بگیرد و به اعتدال و لطافت و تدبیر برسد با نفس سنخیت ، مناسبت و ارتباط بیشتری پیدا می کند و نفس می تواند ان را تسخیر کند هرچه عضو لطیف تر گردد، ارتباط نفس با آن قوی تر شده و پذیرش دریافتهای بالاتری میسر خواهد شد. با توجه به این سیستم متوجه می شویم که یک عضو در خدمت کل اعضا می باشد و همه اعضا در خدمت یک عضو هستند و عمیق تر که نظر کنیم یک مخلوق در خدمت همه و همه در خدمت یک مخلوق هستند .
تشخیص انکه در بدن کدام عضو لطیف تر هست کار موجود مادی و بدن نمی باشد و این دلیلی هست بر اینکه نفس ناطقه دارای تجرد است که می تواد عضو لطیف را تشخیص دهد و همچنین اندام های بدن را جدا سازی و درجه لطافت آن ها را بفهمد به تعبیری نفس می تواند بین مو و ناخن بین چشم و گوش ، دست و پا ، کبد و کلیه و قلب تمایز قائل شود؛ تمایز و شناخت از خاصیت اندام های بدن توسط نفس، دلیلی بر تجرد آن است، چرا که کار ماده نیست.
- توانایی نفس در به کارگیری ابزارهای بدن:
نفس قادر است ابزارهای مختلف بدن را برای کارهای متفاوت به کار گیرد؛ به این معنی که هر عضو را برای انجام عملیات ویژه خود به کار میگیرد و تفاوت عملکردها را تشخیص میدهد. این مساله نیز از نشانههای تجرد نفس است.
- جداسازی خواص غذاها و تفکیک نقشها توسط نفس:
سومین دلیل تجرد نفس مربوط به توانایی نفس در جداسازی خواص مواد غذایی است؛ نفس میتواند انواع مواد غذایی و نوشیدنی را شناسایی و خاصیت هر یک را تفکیک کند و هرکدام را دقیقا به عضو نیازمند برساند و هیچ کدام را مخلوط نکند. همچنین تشخیص مقدار ویتامینها و مسیر انتقال آنها به اعضا، از ویژگیهای نفس غیر مادی است.
- مدیریت همزمان چندین کار توسط نفس و اثبات تجرد:
چهارمین دلیل تجرد نفس، توانایی انجام هم زمان چندین کار و انجام هرکدام به نحو احسن است. برخلاف عناصر مادی نظیر خورشید و آب و آتش که هرکدام یک کار معین انجام میدهند، نفس ناطقه قابلیت ساخت عضو، چهره پردازی و لطیف سازی آن عضو را به طور هم زمان دارد.
- ایجاد ارتباط و اتصال میان اعضای بدن:
پنجمین دلیل تجرد نفس ایجاد ارتباط و اتصال میان اجزای گوناگون و بیشمار و سلولهای مختلف بدن است؛ نفس با داشتن وحدت ذاتی و رتبه ای بالاتر از ماده، ارتباط میان دستگاهها و اعضای بدن را برقرار میکند و پس از جدایی نفس از بدن، این ارتباط قطع میشود.
- تناسب سازی غذاها با بدن و فرآیند لطافت:
ششمین دلیل تناسب سازی غذاها با بدن است؛ بدن مادی قادر نیست غذاها را به حد لطافت و اعتدال برساند و صرفاً نفس است که با تدبیر و تصرف، غذاها را به سوی فعلیت و لطافت پیش میبرد و آنها را به عضو واحد و بدن یکپارچه بدل میکند.
- نتیجه گیری پیرامون بینهایت بودن ربوبیت الهی و مدیریت او بر عالم:
در انتها تصریح میشود که ربوبیت حضرت حق برای انجام هر فعل و شانی، محدود نیست و در کلیت هستی و نیز هر جزء آن بینهایت تدبیر رخ میدهد؛ خداوند تمامی اسماء خود را برای تدبیر هر مخلوق به کار گرفته و وجود تراکم و تجمیع خاصیتها نشانه ای از ربوبیت الهی و مدیریت جامع پروردگار است.