آثار حکمی استاد مهدی خدابنده

  • سایر
  • نکاتی در خصوص انسانیت

نکاتی در خصوص انسانیت

خلاصه محتوا:

محتوای به بررسی ابعاد و شاخص‌های انسانیت در هر فرد می‌پردازد و تأکید می‌کند که هر انسانی با داشتن صفات انسانی و خلقیات خاص خود دارای آئین و مرامی است که در واقع همان نظام فکری، اخلاقی و معنوی اوست.  اندیشه و افکار هر فرد شاکله و شخصیت او را تشکیل می‌دهند و این افکار و اخلاقیات، برنامه و نظم زندگی او را مشخص می‌سازند. دین و آئین هر شخص براساس سه شاخص اصلی یعنی اندیشه، خلقیات و الگوها و برنامه‌های عملی در زندگی بروز پیدا می‌‎کند. هر انتخاب و عملی که فرد انجام می‌دهد بازتابی از اخلاقیات و باورهای درونی اوست.

انسانیت منحصر به شعائر نیست بلکه در ادب، کرامت، عزت نفس، رعایت حقوق دیگران، احترام، نظم فردی و اجتماعی، مدیریت و تدبیر نیز تجلی می‌کند. نظام روحی و شخصیتی هر فرد بر پایه اخلاقیاتش ساخته می‌شود و هیچ انسانی بی‌مرام و بی‌آیین نیست؛ حتی افراد با کم‌ترین صفات مثبت نیز برخوردار از نوعی نظام روحی هستند. حقیقت دین و آئین هم در بعد بیرونی (مانند خدمت به خلق و انجام اعمال خیر) و هم در بعد درونی (مانند آرامش، سرور و وحدت درونی) جلوه ‌گر است و این دو بُعد کامل‌کننده یکدیگرند.

توجه به خداوند و به دیگران دو شاخه اصلی دین واقعی را تشکیل می‌دهد. تجربه حضوری نسبت به حق و طی مسیر سلوک معنوی، تنها در سایه برنامه ‌ریزی منظم و شریعت امکان ‌پذیر است. در پایان،  تأکید می‌ شود هر انسانی از طریق افکار و خلقیات خود، نوعی دین، آئین و نظام روحی دارد و حتی اندک فضایل روحی در هر فرد بیانگر حضور این نظام است.

  • تعریف انسانیت و آئین هر فرد  :

هر انسانی آئینی دارد و انسانیت، در واقع نکته ‌ای بنیادین در شخصیت هر شخص است. هر فرد دارای مرامی است و به مجموعه ‌ای از امور و باورها اعتقاد دارد. از آن رو که صفات انسانی در وجود هر فرد نهفته است، صفات و خلقیات وی همان آئین او به شمار می‌رود. در حقیقت، انسانیت هر فرد همان آئین اوست و هر انسانی صاحب اندیشه و فکر است. آئین هر فرد، همان اندیشه، خلقیات و مرام اوست و اندیشه‌های او در هر یک از انتخاب‌های شخص نمایان و تأثیرگذار است. خلقیات هر انسان نیز در نوع انتخاب‌هایش اثر دارد و نمود پیدا می‌کند. 

  • نقش شاخص‌های اخلاقی در شکل‌گیری آئین :

ممکن است فردی دارای ادب باشد، فردی دیگر کرامت انسانی و عزت نفس را دارا باشد، فردی رعایت حقوق دیگران کند و به دیگران احترام بگذارد و شخصی دارای نظم فردی و اجتماعی باشد. افراد مختلف ممکن است اهل تدبیر و مدیریت در زندگی باشند؛ هریک از این صفات آئین آن فرد محسوب می‌شود. در واقع، آئین داشتن همان اندیشه و فکر داشتن و برخورداری از برنامه‌ها و دستورالعمل‌هایی برای زندگی است. 

  • تعریف دین و شاخص‌های سه ‌گانه آن :

دین هر فرد، همان آئین و برنامه‌ها و دستورالعمل‌های وی در زندگی است و دین با سه شاخص و معیار شناخته می‌شود. دین شاخص و ملاک دارد؛ اخلاقیات، اندیشه‌ها و برنامه‌ها از لوازم دین است. عملکرد هر فرد تابع نوع تفکر اوست و به همین دلیل، هر خلق و خوی انسانی، دین و آئین او محسوب می‌شود و برنامه‌های او همان دین اوست. افکار فطری و انسانیت در برنامه‌های فرد جلوه می‌کند و انسان‌ها بر اساس نوع اندیشه خود عمل و انتخاب می‌کنند.

  • تجلی آئین انسانی حتی در رفتارهای ناصحیح:

در میان افراد تبهکار مثل دزدها نیز نوعی عدالت وجود دارد، مانند تقسیم عادلانه اموال دزدی که این عدالت نوعی کمال انسانی و آئین انسانی است. هر فرد به اندازه خلقیات خود، آئین و مکتب و دین خاص خود را دارد و این خلقیات نظام روحی شخص را می‌سازد و او را صاحب شاکله و شخصیت می‌کند.

  • نقش اخلاقیات در نظام روحی: 

اخلاقیات ساختار و جهت ‌دهنده روح انسان است و به آن معنا و قالب می‌دهد. خلقیات هر فرد به روح او شکل می‌دهد و هر انسانی نظام روحی خاصی دارد. کسی که ادب دارد از روحانیت بهره‌ مند است، کسی که عزت نفس دارد از دین برخوردار است و همین ‌طور کسی که اندیشه دارد از آئین بهره ‌مند است. بنابراین، هیچ انسانی بدون فکر، آئین و نظام فکری نیست.

  • تبلور دین در ابعاد درونی و بیرونی: 

حقیقت دین هم در ناحیه درونی و هم در بعد بیرونی ظهور می‌یابد. بعد بیرونی دین در قالب عمل خیر و خدمت به انسان‌ها جلوه می‌کند؛ کسی که عمل خیر انجام دهد یا نسبت به خلق توجه و مهربانی داشته باشد، دین و آئین دارد و این بُعد ظاهر دین است. در بعد درونی، آئین و دین داشتن به معنای برخورداری از آرامش، سرور و وحدت درونی است؛ یعنی کسی که آرامش و سرور درونی دارد، صاحب آئین است.

  • جمع میان بعد درونی و بیرونی دین: 

حقیقت دین در ابعاد بیرونی و درونی در مفاهیم صمدیت و رحمت خلاصه می‌شود. کسی که از غنای ذاتی و روحانی بهره ‌مند بوده و نسبت به دیگران دارای رحمت است، دین دارد. صمدیت بُعد درونی دین و درون انسان است که منجر به آرامش روحی می‌شود و رحمت بُعد بیرونی دین است که به شکل توجه و مهربانی به خلق تجلی می‌یابد. بنابراین، توجه به خداوند و خلق خدا تمامیت دین و آئین را تشکیل می‌دهد و هر یک به تنهایی ناقص‌اند.

  • مواجهه با حقیقت و حرکت به سوی توحید: 

به جای اینکه اثبات را محور قرار دهیم، باید انسان را در مواجهه با حق قرار داد و تجربه حضوری نسبت به حضرت حق و توحید ایجاد شود. تجربه حضوری توحید سبب حرکت فرد به سوی فنا و وحدت خواهد شد و نیاز به اثبات نظری توحید نیز نخواهد بود. طی مسیر بندگی و عرفان بدون برنامه منظم عملی و شریعت ممکن نخواهد بود.

  • مروری بر نظام روحی و کمالات انسان: 

با نگاه به هر انسانی، می‌توان نوعی نقطه قوت و کمال را مشاهده کرد. خلقیات، خصایص، نظم، تدبیر، اندیشه و فکر افراد همان دین و آئین آنهاست و هر فرد به مقدار صفات روحی و کمالات اخلاقی‌اش از دین و آئین بهره‌مند است. حتی اگر کسی فاقد کمال اخلاقی باشد، آئین نخواهد داشت؛ اما در واقع هیچ انسانی یافت نمی‌شود که فاقد ویژگی‌های روحی و درونی باشد. نظام روحی انسان یعنی ادراکات و خلقیات او.

گفتارهای مشابه