آثار حکمی استاد مهدی خدابنده

  • سایر
  • علل ترک جلسات معرفتی

علل ترک جلسات معرفتی

خلاصه  کامل  محتوا :

در این محتوا، دلایل و عوامل عمده‌ای که سبب ترک جلسات معرفتی توسط شرکت‌کنندگان می‌شود، به طور جامع بررسی شده است. بسیاری از افراد پس از مدتی شرکت در جلسات معرفتی، احساس می‌کنند به سطحی از دانایی رسیده‌اند و دیگر نیازی به تداوم این جلسات ندارند. برخی دچار استغنای نسبی یا مطلق می‌شوند. گروهی دیگر تصور می‌کنند سخنان استاد کفایت لازم را ندارد یا استاد به آنچه می‌گوید، پایبند نیست، یا سخنان استاد را متعارض با جلسات قبلی می‌یابند.

همچنین برخی به دنبال عمیق‌تر شدن در مباحث هستند و اگر احساس کنند آن عمق را نمی‌یابند، جلسات را رها می‌کنند. کم‌صبری، احساس برتری در درک مطالب نسبت به دیگران، اعتراض به شیوه یا عمق استاد، عواملی همچون سوءظن به جمع یا استاد، رسیدن به سطح بالای فهم، بی‌توجهی یا احساس بی‌توجهی از جانب استاد، توجه صرف به مباحث انتزاعی بدون توجه به ذکر و حضور قلبی، انگیزه‌های غیر معارفی نظیر جستجوی کرامات یا تصرفات، انگیزه‌های قدرت‌طلبانه از حضور در جمع یا نبود صداقت بین ظاهر و باطن نیز از دیگر دلایل مطرح‌شده است.

در مجموع، بیست دلیل عمده برای ترک یا کم‌ رنگ شدن حضور در جلسات معرفتی ذکر شده و توصیه شده است که مدیران و مدرسان این جلسات با اشراف به این عوامل، بتوانند مسیر رشد معنوی جلسات را بهتر مدیریت کنند.

بحث مورد نظر ما عموماً برای کسانی است که خود استاد معارف هستند، یا در زمینه معارف شناسی فعالیت دارند و جلساتی تشکیل می‌دهند. پس از مدتی تشکیل جلسه، گاه مشاهده می‌شود که آن جلسه به مرور کم‌ رنگ گشته و در واقع تعداد شرکت‌ کنندگان کاهش می‌یابد. هدف، بررسی علل ترک جلسات معرفتی و کم‌ رنگ شدن حضور برخی افراد در ادامه این جلسات است. برای کسانی که می‌خواهند جلسات معرفتی را مدیریت کنند، توجه به این موضوعات ضروری است.

  •  احساس استغنای نسبی:

برخی در ادامه حضور در جلسات معرفتی، احساس استغنای نسبی می‌کنند؛ یعنی گمان دارند به غنایی نسبی در آن موضوع رسیده‌اند. سوالاتشان پاسخ داده شده و خود را نسبت به آن موضوع، بی‌نیاز می‌بینند. نه از هر موضوعی، بلکه صرفاً از موضوع مطرح ‌شده احساس بی‌نیازی می‌کنند و جلسات معرفتی را ترک می‌کنند.

  •  احساس استغنای مطلق:

گروهی دیگر احساس استغنای مطلق دارند؛ یعنی خود را از تمامی مباحث معرفتی بی‌نیاز می‌دانند و احساس می‌کنند به تفقه و فقه کامل در همه امور رسیده‌اند. به این دلیل، نه ‌تنها این جلسه بلکه هیچ جلسه معرفتی دیگری را نیز ادامه نمی‌دهند.

  •  تصور ناکفایتی استاد:

دسته‌ای دیگر در جلسات حضور پیدا می‌کنند، اما استاد را صاحب آن معارف می‌دانند، با این حال، احساس می‌کنند استاد دیگر مطلب تازه‌ای برای ارائه ندارد یا استاد را در ادامه بحث، ناقص می‌پندارند. بنابراین، ارتباط خود را قطع می‌کنند.

  •  عدم عمل استاد به گفته‌هایش

برای برخی، استاد صرفاً گوینده مباحث معرفتی است و اهل عمل به آنچه می‌گوید نیست. چون این موضوع به نظرشان می‌رسد، دیگر در جلسات حاضر نمی‌شوند.

  •  مشاهده تعارض در مباحث استاد

در طول جلسات، گروهی احساس می‌کنند بین گفته‌های استاد تعارض‌هایی وجود دارد؛ یا اینکه آنچه در جلسات اولیه بیان شده، در جلسات بعدی نفی یا خلاف آن مطرح شده است. به همین دلیل، ادامه جلسات را رها می‌کنند.

  •  جستجو برای عمق بیشتر

برخی شرکت ‌کنندگان، همان موضوع مطرح ‌شده را جستجو می‌کنند اما دنبال سطح عمیق‌تر و کامل ‌تر آن هستند. چون آن عمق را در این جلسات نمی‌یابند، تصمیم به ترک می‌گیرند.

  •  کم‌ صبری و عجولی

گروهی ذاتاً و بر اساس خُلق خود، فاقد صبر معرفتی هستند و به علت عجولی و کم‌ صبری، جلسه معرفتی را رها می‌کنند. غافل از اینکه جلسات معرفتی، برای گوینده و شنونده، نیازمند صبر و تحمل است تا به تعلیم و تعلم مناسب برسند.

  •  احساس برتری در دریافت مباحث:

عده ای خود را کامل تر از دیگران در دریافت مباحث معرفتی در ادامه می بینند در ابتدا ممکن است چنین احساسی نداشته باشند، اما به مرور، خود را نسبت به دیگران در دریافت مطالب معرفتی و فهم مباحث، کامل‌تر و بالاتر می‌بینند، بنابراین شأن خود را هم ‌تراز دیگران نمی‌پندارند و از جلسات کناره می‌گیرند.

  •  ترجیح استاد و شیوه دیگر:

برخی موضوع طرح‌ شده را با استاد یا شیوه ‌دیگری ترجیح می‌دهند ادامه دهند. یعنی اعتراض آن‌ها به روش ارائه استاد فعلی است و دنبال شیوه‌ای متفاوت هستند.

  •  اعتراض به عمق مطالب یا استاد:

گروهی روش استاد را قبول دارند اما عمق معرفت استاد را نمی‌پذیرند و احساس می‌کنند استاد عمق لازم برای موضوع را ندارد، به همین دلیل جلسه را ترک می‌کنند.

  •  دلایل ناخودآگاه و محرومیت از رزق معرفتی:

برخی به دلایل ناخودآگاه حضور در جلسات را ادامه نمی‌دهند، بدون اینکه علت ترک جلسات بر خودشان آشکار باشد. غافل از اینکه به جهت خلقیات نادرست و ظلمت‌های روحی، از رزق معرفتی محروم شده‌اند؛

  • کسانی هستند که به دلیل سوء ظنی که به افراد یک جلسه دارند از معارف آن جلسه محروم می شوند.
  • کسانی هستند در شاگردی خود به آن تفقه می رسند به آن در جه از فهم و درک می رسند و به همین  دلیل دیگر ادامه نمی دهند (در آن موضوع فقیه می شوند)
  • اشخاصی هستند که به دلیل بی توجهی و یا کم توجهی استاد به ان ها جلسات را ترک می کنند .
  • افرادی نیز جلسات معرفتی را جلسه ذکر و حضور نمی بینند بلکه جلسات را مفهومی و انتزاعی می بینند در حالی که آن ها به دنبال ذکر و حضور هستند و چون اینگونه تامین نمی شوند ترک جلسه می کنند .
  • افرادی هدف اولیه شان از حضور در جلسات این است که به دنبال تصرفات و کشفیات هستند و با نرسیدن به اینگونه اهدافی که دارند جلسات را ترک می کنند .
  • افرادی نیز نیت اولیه آنها از آمدن به این جلسات دریافت نکات معرفتی نبوده و به خاطر نرسیدن به نیت اولیه شان ترک جلسه می کنند.
  • افرادی به خاطر اینکه در جمع احساس قدرت می کنند حضور پیدا می کنند و با حاصل نشدن آن حس قدرت مورد نظر شان جلسات را ترک می کنند .

گفتارهای مشابه