آثار حکمی استاد مهدی خدابنده

  • سایر
  • شرح کلوا من طیبات ما رزقناکم

شرح کلوا من طیبات ما رزقناکم

  • خلاصه محتوا:

در این محتوا، آیه «کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ» مورد بررسی قرار می‌گیرد و پنج نکته اصلی درباره معنای «طیبات» و اهمیت انتخاب غذای پاک برای مؤمنان تبیین می‌شود. نخست، تأکید می‌شود که مؤمن باید از غذای طیب، یعنی غذایی که حلال، پاک و خالی از شبهه و نجاست است، استفاده کند و خوردن غذای حرام، نجس و دارای شبهه برای مؤمن ممنوع است. در مقابل، انسان غیرمؤمن به این ملاحظات پایبند نیست.

در گام بعدی شرح داده می‌شود که فرمان الهی مصرف «من الطیبات» است، به این معنا که تنها بخشی از طیبات که خوردنی و معقول (مصرف شدنی) است باید مورد استفاده قرار گیرد، نه هر آنچه که صرفاً پاک و حلال است (مانند لباس). نکته سوم بیانگر این است که غذای انسان باید هم معقول (خوردنی) و هم طیب باشد.

در ادامه، رابطه میان «رزق» و «طیبات» تحلیل می‌شود؛ رزق انسان فقط در طیبات است، یعنی آنچه حلال و پاک است رزق واقعی او محسوب می‌شود و چیزهای حرام و ناپاک و امور شبهه ‌ناک حقیقـتاً رزق او نیستند. همین مفهوم به حوزه امور معنوی نیز تعمیم داده می‌شود: همان‌ گونه که جسم انسان به غذای مادی طیب نیاز دارد، روح انسان نیز باید با معارف الهی و اندیشه‌های صحیح و توحیدی تغذیه شود. اندیشه‌های منحرف و باطل رزق معنوی انسان نیستند و دوام و اثری ندارند.

در نهایت تأکید می‌شود که هر نوع خوراکی یا اندیشه ‌ای، چه در سطح مادی و چه معنوی، اگر طیب نباشد نباید رزق انسان شود. به همین دلیل، رعایت حلال و طیبات در تغذیه و باورها شرط اساسی رشد انسان مؤمن شمرده می‌شود.

مقدمه:

  • بیان آیه و موضوع سخن:

خداوند متعال می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از طیبات آنچه را که به عنوان روزی شما قرار دادیم بخورید.» آیه‌ مورد نظر ما پنج نکته اساسی در بردارد که بسیار حائز اهمیت است. بنابراین، بحث ما پیرامون مفهوم طیبات است و به این پنج نکته خواهیم پرداخت.

  • نکته اول: الزام مؤمن به مصرف غذای طیب

در آغاز این آیه تأکید شده است: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از طیبات بخورید.» مؤمن باید از غذای طیب استفاده کند؛ به عبارت دیگر، نه از غذای ناپاک و نه از غذای شبهه ‌ناک و نه از غذای حرام استفاده نمی‌نماید. غذای طیب به غذایی گفته می‌شود که حلال باشد، حرام نباشد، شبهه ‌ناک نباشد و پاک باشد. بنابراین، غذای نجس، غذای شبهه ‌ناک و غذای حرام در شمار طیبات قرار نمی‌گیرند بلکه در نقطه مقابل طیبات قرار دارند. مؤمن به سبب ایمانی که دارد، رعایت حلال و حرام و رعایت پاکی و نجاست را مورد توجه قرار می‌دهد. در مقابل، فرد غیرمؤمن چنین ملاحظاتی را نمی‌پذیرد و مرتب از غذاهای حرام، ناپاک و دارای شبهه استفاده می‌نماید.

  • نکته دوم: معنای «من الطیبات» در فرمان الهی

در این آیه خداوند می‌فرماید: «کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ»؛ یعنی از طیبات بخورید. واژه «من» دلالت بر بخشی از کل دارد، به این مفهوم که همه‌ طیبات برای خوردن و مصرف قرار نگرفته‌اند، بلکه بخشی که قابل خوردن و معقول است، مصرف می‌شود. طیبات، غذاهایی هستند که حلال و پاک باشند، اموری که نجس نباشند و جزو نجاسات هم قرار نگیرند.

  • نکته سوم: تمایز طیبات معقول و غیرمعقول

در ادامه باید توجه شود که طیبات شامل اموری است که لزوماً مَاءکولات (خوردنی) هستند. برخی چیزها اگرچه طیب (پاک و حلال) هستند، اما مصرف آنها به صورت غذا صحیح نیست، مثل لباس حلال و پاک. بنابراین، هر چیز طیب را نباید خورد، بلکه از طیبات، تنها بخشی که قابل خوردن و معقول است مناسب مصرف به عنوان غذا می‌باشد. پس، خداوند به طور خاص به مؤمنان دستور داده است از طیبات معقول که خوردنی هستند بهره ببرند نه هر چیز پاک و حلال.

  • نکته چهارم: ارتباط رزق با طیبات

در بخش دیگری از آیه آمده است: «مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ»؛ یعنی آنچه ما به عنوان روزی برای شما قرار دادیم در طیبات است. غیر طیبات، رزق واقعی انسان نیستند. فقط طیبات رزق محسوب می‌شوند و خداوند زمینه فراهم شدن غذای پاک و حلال را برای انسان مهیا کرده است. بنابراین، رزق انسان در خوردن طیبات است، نه امور غیرطیب مانند غذای حرام، غذای نجس، نجاسات یا امور شبهه ‌ناک.

  • نکته پنجم: تعمیم مفهوم رزق و طیبات به امور معنوی

رزق تنها به امور مادی محدود نیست؛ در امور معنوی نیز چنین است. معارف الهی، علم به دین و حقایق عالم، علم به حقایق توحید، همگی رزق معنوی انسان اند و طیب محسوب می‌شوند. اندیشه‌ها و افکار باطل، منحرف و غیرتوحیدی که خالی از حقیقت و الهی بودن هستند، طیب نبوده، نباید خوراک جان انسان شوند. هم جسم انسان برای رشد به غذای طیب نیازمند است، هم روح انسان برای ارتقا به اندیشه‌های توحیدی و معارف دینی نیاز دارد.

  • لازم‌الاجرا بودن پرهیز از امور غیرطیب:

بنابراین، هر فهم یا اندیشه ‌ای رزق معنوی نیست، و هرگونه ادراکی اگر فاقد جهت توحیدی و الهی باشد، صرفاً غذای جان محسوب نشده، بلکه از بین می‌رود و دوام و بقایی ندارد. کسی که از معارف الهی محروم گردد، در حقیقت از رزق الهی محروم شده است. اگر از اندیشه‌های باطل تغذیه کند، آن اندیشه‌ها غذای روح او خواهند بود اما رزق او نخواهند بود و اثر مطلوب و پایداری نمی‌بخشند.

  • جمع‌بندی محتوای سخنرانی:

در نتیجه، هر غذای خوردنی و هر اندیشه‌ای لزوماً رزق انسان محسوب نمی‌گردد. رزق مادی یعنی غذای پاک و حلال – نه حرام، نه شبهه‌ ناک و نه نجاسات. رزق معنوی یعنی اندیشه‌های پاک الهی، علم به حقیقت دین و آموزه‌های شریعت. غذا و فکر غیر الهی و ناپاک، رزق انسان نیست و ماندگاری ندارد. انسان مؤمن فقط از غذای حلال و پاک – چه مادی و چه معنوی – بهره ‌مند می‌شود و از غذای شبهه ‌ناک، نجس، حرام و اندیشه‌های ناپاک، استفاده نمی‌نماید و از آن‌ها ارتزاق نمی‌کند.

خوردن غذای غیرطیب، به معنای خوردن غذای نجس یا حرام یا نجاسـات است و جایز نیست.

گفتارهای مشابه